-
شرکت تویوتا به عنوان یکی از موفقترین شرکتهای خودروسازی جهان شعار جالبی دارد مبنی بر اینکه "ما هیچ اشتباهی را دو بار تکرار نمیکنیم." نگاهی به برنامهریزی و مدیریت سالهای اخیر ورزش کشور نشان میدهد مسئولین ورزش کشور ما نیز به این شعار اعتقاد دارند. همچنین، گاهی با دیدن بخشی کوتاه از فیلم کارگردانی صاحب سبک بدون دیدن تیتراژ میتوان به راحتی نام فیلمساز را حدس زد. خوشبختانه در مدیریت ورزش کشور نیز این دو نکته مشهود است. به طور مثال هر فردی با نگاهی گذرا به استقلال مدل 85 و پرسپولیس مدل 87 به راحتی میتواند تشخیص دهد که هر دو مدل از طراحیهای یک مدیر صاحب سبک است. بخشی از تشابهات این دو تیم را می توان در :
-
هر دو تیم سال قبلش قهرمان لیگ برتر شده بودند. و به همین دلیل دستخوش تغییر شدند.
-
هر دو تیم سرمربیهایشان دستیار مربی قهرمان بودهاند. (استقلال مرفاوی که دستیار ژنرال کلیوم بود و پرسپولیس که افشین پیروانی دستیار افشین امپراطور بود.)
-
در هر دو مدل چند بار مدیرعامل عوض شد ((قریب، نجف نژاد، فتح ا..زاده (فکر کنم بهمنی هم مدتی بود) و پرسپولیس کاشانی، مصطفوی، انصاریفرد ...)) و در پایان مدیرعامل های قدیمی شان دوباره پشت میز ریاست نشستند.
-
هر دو تیم برای چهارمی می جنگیدند استقلال که موفق شد و پرسپولیس نیز در آستانهی موفقیت است.
-
و...
-
حضور پرافتخار بازیکنهای ایرانی در لیگهای خارجی داستان جالب و مشابهی دارد. هر یک از بازیکنان ایرانی به هر تیم میروند معمولن آن تیم یا به ته جدول سقوط کرده و یا دسته پائینتر سقوط میکند. نمونههایی مانند هامبورگ، آرمینیا بیلفیلد، کلن، اوساسونا، بولتون، لستر سیتی، هانوفر، بوخوم، اینتراخت و ... را میتوان به عنوان مثال در نظر گرفت. جالب است که معمولن در اینگونه تیمها بازیکنان ایرانی از بهترین بازیکنان فصل هم هستند. این نکته از 2 دلیل خارج نیست:
-
هر تیمی که میخواهد به ته جدول برود و یا به دسته پائینتر سقوط کند بازیکن ایرانی جذب میکند.
-
بازیکنان ایرانی با بازی خوب خود موجب نامیدی سایر بازیکنان اروپایی میشود و تیم سقوط میکند.
-
درگیری سازمان تربیت بدنی – فدراسیون فوتبال و برنامه 90 به بحث داغ این روزهای فوتبال کشور تبدیل شده است. مردم سعی در حمایت از برنامه 90 و موضع گیری علیه جبهه مخالف یعنی سازمان – فدراسیون دارند و به همین دلیل در تاریخ 23/10/1387 با شرکت بی سابقه در نظرسنجی برنامه 90 حمایت قاطع خود را از برنامه 90 اعلام کردند. نکتهی جالب این حمایت، رای بیش از 94 درصدی مردم به انتخاب غلامحسین پیروانی سرمربی تیم امید بود. یعنی مردم با شرکت پرشور خود مهر تائیدی بر انتخاب و سیاستهای فدراسیون زدند. حال برنده این نظرسنجی کدام گروه بود؟ (برایم جالب بود که رای و نظرات من جزو کمتر از 6 درصد مردم است!)
-
به نظر میرسد مسئولین سازمان ورزش کشور میتوانند اولین لژیونرهای مدیریت ورزشی ایران باشند. مهندس علیآبادی روز گذشته در مصاحبهای اعلام فرمودند ایران تا سه سال دیگر میتواند میزبان المپیک باشد. این درحالی است در انگلستان نگرانیهای کوچکی برای عدم آمادگی شهر لندن برای المپیک 2012 وجود دارد. لذا با توجه به مقایسه نیروهای متخصص، سرمایه، موقعیت استراتژیک و موارد مختلف لندن – تهران به نظر میرسد ضعف مدیریت در لندن است که این نگرانیها را بوجود آورده لذا لندن میتواند با حضور مدیرانی که ظرف سه سال بدون سرمایه، نیروهای متخصص و ...میتوانند در کشوری که میزبان المپیک نیست، شرایط المپیک را مهیا کرده و به سر منزل مقصود برسانند.
-
میگویند در بازدید استانی رئیس جمهور از سیستان بلوچستان در یکی از محرومترین بخشها تعدادی کارگر مشغول کار طاقت فرسایی روی خط ریل راهآهن بودند. رئیس جمهور با مشاهده این صحنه به معاونت اجرایی خود دستور میدهد به هریک از این کارگران مبلغ یک میلیون ریال پاداش پرداخت شود. در پایان روز کاری معاونت اجرایی کارگران موصوف را جمع آوری کرده و ضمن تشکر از زحمات آنها به هریک در پاکتی جداگانه پاداش را اهدا میکند. به یک باره همهی کارگران به سعیدلو پول ها را برگردانده و به معاونت رئیسجمهور میگویند این پول را بگیرید و به جای آن از شما تقاضا میکنیم وضعیت تیم پرسپولیس را درست کنید.
جمال مالیک، جوانی مسلمان، رشد کرده در محلههای زاغهنشین هند است. جمال در مسابقهی مشهور "چه کسی میخواهد میلیونر شود؟" شرکت کرده و در آستانهی بردن جایزه میلیونی مسابقه است که از جانب مجری برنامه متهم به تقلب شده و به پلیس هند سپرده میشود تا با شکنجه جمال متوجه شوند که چگونه جوانی زاغهنشین پاسخ سوالات مسابقه را دانسته و در آستانهی کسب جایزه است...
میلیونر زاغهنشین بازهم ثابت میکند که ترکیب روایت کلاسیک و قصهگو با ساختار مدرن سینمایی همچنان از موفقترین ترکیبهای سینمایی است. این موفقیت زمانی بیشتر جلوه میکند که بدانیم این ترکیب بین سینمای سطحی و عامیانه هند و سینمای پر هزینه، فرمگرا و کاملن بصری غرب انجام پذیرفته است.
میلیونر زاغهنشین با استفاده از ملودرامی عاشقانه، بسیار ساده و کلیشهایی و نگاهی تلخ در عین واقعگرایی به زندگی دو برادر مسلمان زاغهنشین هندی و با به چالش کشیدن تعصبات قومی – مذهبی، سیاست انفعالی دولتمردان و نقش پلیس و با پررنگ کردن نقش تقدیر و ارادهی انسان در کنار خواست خدا به کنکاشی دیدنی در جامعهی هند میپردازد.
جمال مالیک برای تبرئه خود از تقلب در جلسهی بازجویی پلیس به روایت زندگی سخت و پر ماجرای خود میپردازد. جمال نشان میدهد که در طول زندگیش چه هزینههایی برای پاسخ به سوالات مسابقه پرداخته و سوالات مسابقه همه در راستای درسهایی بوده که از زندگی خود گرفته است. این آموختهها گاهی در رویدادهایی مانند قتل مادرش توسط گروه مذهبی هندوِ ضد اسلام و گاهی به قیمت جدایی از تنها برادرش و یا عشقش کسب شدهاند. جمال به ریز به جزئیات زندگی پرداخته و به ما نشان میدهد چگونه گاهی شکستها، سختیها و دردهای زندگی، میتوانند به پلی برای موفقیت انسان تبدیل شوند. همچنین فیلم به نقش شانس و تقدیر نیز در زندگی میپردازد. زمانی که پلیس جمال را به تقلب در مسابقه متهم میکند جمال در میان بازجویی به نکتهی ظریفی اشاره کرده مبنی بر اینکه سوالات مسابقه را جمال ننوشته تا از پاسخهای آن مطلع باشد.
فیلم میلیونر زاغهنشین دارای تمام مولفههای جذاب فیلمهای ملودرام است. وجود خط درام عشقی لطیف و جذابِ علاقهی جمال به لاتیکا که موجب شده مهمترین اتفاق زندگی جمال برای این عشق رخ دهد در کنار رابطه برادری جمال و سلیم و نوع ارتباط پلیس با جمال همگی گرمایی خاصی را به فیلم بخشیده اند. همچنین استفاده از مولفههای ویژه سینمای هند مانند رقص ، پایان خوش، فقر و ثروت از خشکی روایت فیلمهای اینچنینی اروپایی کاسته است.
فیلم میلیونر زاغه نشین دارای ساختاری اپیزودیکوار است. برای هر یکی از سوالات مسابقه بخشی از زندگی جمال را به عنوان روایت و بیان قصه انتخاب شده است. ترتیب انتخابی که گریزی به تاریخ معاصر هند است موجب شده به اوج هنر فیلمنامهنویس فیلم در پیوند دادن هنرمندانه این قصهها با یکدیگر پی ببریم. ویژگی دیگر در ساختار و محتوای فیلم نوع تاثیر گذاری فیلم روی مخاطب است. در طول فیلم فیلمساز روایت تلخی از زندگی جمال مالیک را ارایه میدهد ولی در هیچ جای فیلم مخاطب دچار یأس و نامیدی نشده و درعین انزجار از ظلم و ستمی که به جمال و جمالها میشود، نه تنها به زندگی بدبین نشده بلکه به ستایش زندگی پرداخته و انگیزهی فراوانی برای موفقیت کسب میکند. پایان روشن و هندی فیلم نیز اثر کلیهی تلخیهای باقیمانده در ذهن مخاطب را از بین میبرد.
همانطور که عنوان شد میلیونر زاغهنشین ملودرامی قصهگوست. سینمای قصهگو همیشه دارای جذابیتهای خاص خود است ولی وجه متمایز فیلم میلیونر زاغهنشین با سایر آثار قصهگوی چند سال اخیر ساختار کاملن واقعگرایانه اثر در فرم است. دنی بویل بعد از تجربههای متفاوت سینمایی نگاهی واقعی با فرمی مستندگونه را به زندگی زاغهنشینی، اختلاف طبقاتی و سیر تحول در لایههای حاشیهای جامعهی هند برمیگزیند. تجربیات گرانبهای پیشین این فیلمساز انگلیسی به همراه همکاری کاملن تاثیرگذار خانم لاولین تاندان موجب شده در استفاده از نماها و قابهای تصویری سبکی را مشاهده کنیم که در کنار ملودرامی دلنشین سینمایی با تصاویری بدون اغراق و کاملن واقعی طرف باشیم.
میلیونر زاغهنشین علاوه بر داستان جذابش بسیار خوشساخت است. دکوپاژ و کارگردانی عالی، فیلمنامه بسیار درخشان که روی شخصیتپردازی و ارتباط رخدادها بسیار هوشمندانه عمل کرده است، فیلمبرداری بسیار خوب در کنار موسیقی زیبای فیلم این فیلم را به شانس شماره یک اسکار تبدیل کرده است. فیلم در بخشهایی مانند کودکان و نوجوانان اسلحه بهدست، بزرگ شدن در زندگیهایی سرشار از قتل و سوء استفاده از کودکان و نوجوانان به فیلم بزرگ فرناندو میرس، شهر خدا، شباهت دارد. فیلم با طنز تلخی در رویدادهای زندگی جمال آغاز شده، با خط درام عشقی بسیار لطیف ادامه یافته و در پایان با خارج شدن از موضوع شخصی جمال به مبارزهی فقیر و غنی تبدیل میشود. شاید هدف جمال از شرکت در مسابقه پیدا کردن عشق گمشدهاش، لاتیکا، باشد ولی برای جمعیت کثیر زاغهنشین و فقیر هند، مسابقهی جمال به محلی برای تحقق آمال و آرزوهای کوچکشان تبدیل می شود.
میلیونر زاغهنشین فیلمی بسیار هوشمندانه است. فیلم سعی دارد با بیطرفی کامل و رعایت عدالت به روایت قصهی جذاب خود بپردازد. از سویی مادر سلیم و جمال توسط گروههای افراطی ضداسلام به قتل میرسد و موجب احساس ترحم مخاطب به زندگی مسلمانان هند و تنفر از افراطیون غیر مسلمان شده و از سویی دیگر با حضور سلیم در گروهک تندرو و خلافکار اسلامیِ جاهد و قربانی شدنش در فساد و تبهکاری، جامعهی افراطی مسلمانان هند نیز به نقد کشیده می شوند. و در طول فیلم این توازن همیشه حفظ میشود.
سینمای هند را غیر از آثار انگشتشماری به دلیل نگاه سطحی و یکنواخت به زندگی دوست ندارم. ولی دنی بویل در میلیونر زاغهنشین ثابت میکند چگونه میتوان با استفاده از همین مولفههای سطحی که به شدت مورد نقد سینمادوستان قرار دارد فیلمی بکر، جذاب و قابل تامل ساخت.
میلیونر زاغهنشین
کارگردان: دنی بویل با همکاری لاولین تاندان
نویسنده: سیمون بیآوفوی براساس رمانی از ویکاس سوارپ
موسیقی: ا.ار رحمان
فیلمبرداری: آنتونی داد منتل
بازیگران: دو پاتال، آنیل کاپور، فردیا پینتو، مدهور میتتال
محصول 2008
بریتانیا - آمریکا
اسکار پسر 12 ساله عاشق دختری به نام الی میشود. در اطراف خانه اسکار قتلهای فجیعی رخ داده و افرادی به سختی به قتل میرسند. قاتل در حین قتل یکی از افراد بازداشت شده و مشخص میشود قاتل پدر الی بوده که برای دختر خونآشامش قتل انجام داده تا خون مقتولین را برای دخترش بیاورد...
فیلم سوئدی بگذار فرد درست وارد شود بر اساس رمانی به همین نام نوشته جان آیویده لینکوئیست ساخته شده است. فیلم سرو صدای زیادی کرده به نوعی که در فیلمهای برتر سایت IMDB با امتیاز بالای 8.3 در میان 250 فیلم برتر تاریخ سینما قرار گرفته است. فیلم قصهی عاشقانهای بسیار دلنشین از دو نوجوان متفاوت است. اسکار عاشق الی شده و این عشق زمانی ارزشمندتر میشود که بدانیم اسکار بعد از اطلاعش از خونآشام بودن الی، نه تنها عشقش کمتر نشده بلکه بیشتر نیز میشود. فضای سرد و برفی فیلم در کنار روابط سرد افراد مختلف گرما و جذابیت رابطه اسکار و الی را پر رنگتر کرده است. فیلم سعی دارد روی روابط انسانی و کمبودهای عاطفی انسان در جامعهی مدرن غربی زوم کرده و لذا از هیجان بیمورد و تلاش برای استفاده از رویدادهای کاذب برای جذب مخاطب اجتناب میکند. شخصیتهایش قابل باور بوده و با مخاطب ارتباط برقرار میکنند. استفاده از نماهای ثابت و بلند و معمولن لانگ شات فضای دید مخاطب را عمیقتر میکند.
فیلم بسیار زیبا وارد روابط الی و اسکار میشود. تنهایی اسکار و ضعف او در برابر همکلاسهایش در برابر تنهایی و احساس ضعف و کمبود الی در جامعه آنها را مکملهای خوبی کرده است. فیلم دارای روایتی مدرن و فرمی بسیار عالی است. قابهای تصویری و تدوین عالی در کنار بازی بسیار خوب بازیگران نوجوان، فیلم را بسیار خوشساخت کرده است.
نوع ارتباط الی و اسکار و ساختار فیلم مخاطب را به یاد شاهکار بزرگ برگمان "فانی و الکساندر" انداخته و به نوعی فیلم ادای دینی به این اثر بزرگ است.
در کل فیلم در فرم بسیار خوش ساخت و در روایت دو روی دارد. یا کاملن میپسندید و یا ...
فیلم از بهترینهای سال بوده و در پایان ان هر پسری آرزوی داشتن دوستدختری خون آشام را خواهد داشت!
Let the Right One In
بگذار فرد درست وارد شود
کارگردان: توماس آلفردسن
نویسنده: جان آیویده لینکوئیست بر اساس رمانی از خودش
بازگران: کار هیدهبرانت، لینا لیندرسن
محصول 2008
سوئد