| نویسنده |
پیام |
|
|
# : 9 Jul 2008 13:21 | ویرایش بوسیله: Dash_Ali56
خدايي خاطره هاي من از نظراي شما بيشتره . ولي اگه اين سري نظر نديد ديگه انرژي براي تايپ برام نميمونه. پس خواهشا نظر بفرماييد اينم بخونيد كوتاهه ولي ارزششو داره
جر دادن مرغها
يه سري يكي از رفيقاي بابام فوت كرده بود منو بابا رفته بوديم ختمش. مراسم تو يه حسينيه بود.همونجا مراسم اجرا شد و همونجا هم آوردن سفره پهن كردن و شام دادن. من اين سر سفره بودم و بابام ده متر اونور تر اونطرف سفره نشسته بود. وسط شام خوردن بوديم كه رفيقم به موبايلم زنگ زد و ما رو گرفت به صحبت. من گرم صحبت بودم كه يهو به رفيقم گفتم من الان زياد نميتونم صحبت كنم چون موقع شامه و همه دارن مرغا رو جر ميدن. آقا اينو كه گفتم دورووريام همه ميخ شدن به من. امكان نداشت از فاصله اي كه بابام از من داشت صدام بهش رسيده باشه. يه آن بغل دستيم با آرنج زد به من و گفت علي بابات كارت داره.سرمو چرخوندم كه بابامو ببينم كه يهو ديدم يه پياز با سرعت اومد خورد تو صورتم. كونده مثل همون بالش يه جوري تنظيم كرده بود كه موقعي كه سرمو ميچرخونم پياز رسيده باشه به صورتم. تو مجلس ختم رفيقشم ما رو بي خيال نشده بود.
نظر سنجي داش علي --- http://mp3player.blogfa.com - اراذل
|
|
|
خيلي باحالي...
|
|
|
sheytoonak13x
نظر سنجي داش علي --- http://mp3player.blogfa.com - اراذل
|
|
|
|
|
Dash_Ali56
بببین چقدر نامرده خودش کس میاره اما نمیذاره این طفل معصوم توی آویزون بچرخه
شروین جونم تولدت مبارک...
|
|
|
# : 9 Jul 2008 15:03 | ویرایش بوسیله: Dash_Ali56
جدال در استخر
يه سري با اين باباي خواهر كسه رفتم استخر.خوب ميدونيد ديگه تو استخر كونها به خوبي نمود ميكنن.من يه تني به آب زده بودم و لب استخر نشسته بودم و رفته بودم تو نخ بدن يه پسر پونزده شونزده ساله.دو سه سال از من كوچيكتر بود.استخر هم كاملا خلوت بود. يه كم بر اندازش كردم و رفتم تو مخش . پسره رو به حرف گرفتم و باهاش رفيق شدم. بعد بردمش تو آب و گفتم بيا بهت شنا ياد بدم. آقا به اين بهونه حسابي كون كپل سفيد و بي موي اين پسره رو ماليدم و كيرمم حسابي راست شده. كونده بابام عادت داشت همون نيم ساعت اول شناشو ميكرد و سونا جكوزيشو ميرفت و بقيه سانس رو ميرفت رو صندلي ماساژ و ديگه بر نميگشت استخر.از همونجا لباساشو ميپوشيد.هميشه هم موقعي كه رو صندلي بود كيرش همچين راست ميشد كه مايو رو دو سه سانت با خودش بلند ميكرد طوري كه تخماش ميفتاد بيرون. اون موقع كه من مخ پسره رو زده بودم بابام شناشو كرده بود و رو صندلي ماساژ بود منم با خيال راحت كه ديگه بابام بر نميگرده تو آب حسابي داشتم با پسره حال ميكردم. يه يك ربعي با پسره ور رفتم و تنها كاري كه باهاش نكردم ياد دادن شنا بود. سرم حسابي گرم بود كه يهو ديدم يه نفر مثل سايه از جلو مون با سرعت رد شد و دو متر پريد بالا و پاهاشو گرفت دستشو با كون افتاد تو آب دقيقا روبروي من. كلي آب رفت تو دهن و دماغم.پسره هم كه به پشت روي آب خوابيده بود و دست من زيرش بود ول شد رفت زير آب. يه دستي به صورتم كشيدم و به زور چشمامو باز كردم ديدم بابامه. نميدونم از كجا بو برده بود ولي فهميده بود من دارم چيكار ميكنم.يه تريپ عصباني برداشت و گفت برو گم شو پدر سگ تخمه جن. من سريع خودمو رسوندم لبه استخر و در رفتم تو سونا. سوناي من يه بيست دقيقه اي طول كشيد و بابام فكر كرده بود من رفتم.در سونا رو باز كردم اومدم بيرون ديدم بابام داره به پسره شنا ياد ميده. رفتم يه گوشه كمين كردم و حركات اينو زير نظر گرفتم.همينقدر بگم كه اگه تو استخر كسي نبود پسره رو كرده بود. پسره كه ديگه خسته شده بود اومد بيرون و رفت سمت سونا.اينم با يه لبخند كيري از آب اومد بيرون و رفت پشت سر پسره تو سونا. تو اين لحظه با خودم گفتم الان وقتشه كه برم دهنشو سرويس كنم. رفتم درسونا ر و باز كردم به نظر شما چه صحنه اي رو ديده باشم خوبه و چي شنيده باشم خوبه. ديدم نشسته رو كمر پسره داره ماساژش ميده و براش سرود " اي ايران " رو ميخونه . با ديدن من جا خورد و سريع يه لبخند كيري زد و گفت كره خر بيا تو. بيا تو رو هم ماساژ بدم. خدايي خودتون قضاوت كنيد ديگه. همه بابا دارن ما هم بابا داريم خلاف نمونده نكرده باشه ولي گيرش رو ما سه پيچه.اگه موقع كردن زن همسايه هم مچشو بگيري با يه لبخند كيري يه كاري ميكنه كه تخمشم نتوني بخوري.
نظر سنجي داش علي --- http://mp3player.blogfa.com - اراذل
|
|
|
Dash_Ali56
Quoting: Dash_Ali56 حالا داستان استخر رفتن ما رو گوش كنيد
شروین جونم تولدت مبارک...
|
|
|
amir_ho
نظر سنجي داش علي --- http://mp3player.blogfa.com - اراذل
|
|
|
ایول به این پدر و پسر..............
زندگی رو باختی دل من ... مردمو شناختی دل من !! ~~~~~~ ( تو چه بی صدا شکستی دل من !!!!!)
|
|
|
|
|
ostad_touraj
Quoting: ostad_touraj برو به بابات بگو دقیقا اینایی که میگم: ببین کسکش یا از کسایی که میاری میدی ما هم بکنیم یا آمارتو به مامان میدم اونوقت کونت پاره است دقیقا با همین لحن بذار جفت کنه جناب استاد بچه مردمو از راه به در نکن احترام بزرگتر واجبه عزیز
زندگی رو باختی دل من ... مردمو شناختی دل من !! ~~~~~~ ( تو چه بی صدا شکستی دل من !!!!!)
|
|
|
داش علی این آواتورتو میشه عوض کنی چندش آوره
زندگی رو باختی دل من ... مردمو شناختی دل من !! ~~~~~~ ( تو چه بی صدا شکستی دل من !!!!!)
|