###:: من و عادت و عشق ::### (63)

صفحه اصلی \| صفحه اصلی انجمن \| عکس سکسی ایرانی \| داستانهای سکسی فیلم سکسی \| سکسولوژی \| خنده بازار \| داستانهای سکسی(English)	آویزون

انجمن ها \| پاسخ \| وضعیت \| ثبت نام \| جستجو \| قوانین \| آخرین ارسالها \|

انجمن آویزون / خاطرات سکسی / ###:: من و عادت و عشق ::###

<< 1 ... 54 . 55 . 56 . 57 . 58 . 59 . 60 . 61 . 62 . 63 . 64 ... 65 . >>

نویسنده	پیام
Anti_love اعضا	# : 22 Sep 2008 11:28 ....و خلقنا الانسان بیضا بیضا <<و ما انسان را تخمی تخمی آفریدیم>>
gorbe_vahshi اعضا	# : 22 Sep 2008 12:10 Anti_love می خوامت.... *به تو گفتم باورم کن میون این همه دیوار.....تو با خنده ای نوشتی هم قفس خدا نگه دار*
setareh_71 اعضا	# : 22 Sep 2008 12:37 کاش ماه میدانست از میان این همه ستاره و سیاره فقط یکی مشتریست .... !!!

shaili اعضا	# : 22 Sep 2008 15:46 پيروزی آن نيست که هرگز زمين نخوری، آنست که بعد از هر زمين خوردنی برخيزی
asal_nanaz اعضا	# : 22 Sep 2008 19:12 ~~~بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم....همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم~~~
Amir_blank7 اعضا	# : 22 Sep 2008 21:52 من همان مجنون مست ياغي ام روز و شب محتاج جام باقي ام ... يک شب کنار زاهد و ..يک شب کنار ساقي ام از باده مدهوشم کنيد در خرقه پنهان ميکنم مي را و کتمان ميکنم ترک ايمان ميکنم هي بشکنم پيمان و.. هي تجديد پيمان ميکنم ترک ايمان ميکنم از باده مدهوشم کنيد .. پندم اي زاهد مده با که گويم ..با که گويم.. من نمي خواهم نصيحت بشنوم من نميخواهم نصيحت بشنوم آي.. آي مردم.. پنبه در گوشم کنيد.. از باده مدهوشم کنيد دردي کشم ..دردي کشم بار رفيقان ميکشم پر ميکشم همچون هماي در آتشم.. در آتشم.. در آتشم اي واي و خاموشم کنيد.. از باده مدهوشم کنيد با که گويم.. من نميخواهم نصيحت بشنوم آي آي مردم.. پنبه در گوشم کنيد تو اگر گوشه محراب نشستی صنمی گفت چرا؟ ........ من اگر گوشه می خانه نشستم به تو چه؟
asal_nanaz اعضا	# : 23 Sep 2008 10:35 ~~~بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم....همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم~~~
mehrdad65 اعضا	# : 23 Sep 2008 10:56

joker_2006 اعضا	# : 23 Sep 2008 12:41 میگویند...دوستی یک حادثه است و جدایی یک قانون...پس بیا حادثه ساز باشیم و قانون شکن...
Amir_blank7 اعضا	# : 23 Sep 2008 14:05 اگر من ترک ارباب وفا کردم پشیمانم اگر اینگونه با ساقی جفا کردم پشیمانم من از عمری که با زاهد فنا کردم من از جوری که در راه خدا کردم پشیمانم من امشب گوشه میخانه می مانم که داد از ساغر و پیمانه بستانم به هر جا پا گذارم کینه ها بینم هزاران چهره در آیینه ها بینم چه جایی خوشتر از میخانه بگزینم من اینجا مست و حیرانم من امشب گوشه میخانه می مانم که داد از ساغر و پیمانه بستانم در اینجا هر که در دل باوری دارد در اینجا هر غمی خنیاگری دارد که در میخانه حتی دشمنت با خود به جای دشنه دستش ساغری دارد من امشب گوشه میخانه می مانم که داد از ساغر و پیمانه بستانم در اینجا جز به کوی یار راهی نیست در اینجا جز مهین دلدار شاهی نیست در اینجا پادشاه عاشقان ساقیست که او هم گاهگاهی هست گاهی نیست در اینجا خون مردم خفته در خم نیست در اینجا چهره آزادگی گم نیست در اینجا تخت شاهی دوش مردم نیست به نام عشق می خوانم من امشب گوشه میخانه می مانم روحت شاد نیلوفر عزیزم ............ جات خیلی خالیه .... پیام خصوصیاتو که می بینم ....... ای خدا ................ تو اگر گوشه محراب نشستی صنمی گفت چرا؟ ........ من اگر گوشه می خانه نشستم به تو چه؟

<< 1 ... 54 . 55 . 56 . 57 . 58 . 59 . 60 . 61 . 62 . 63 . 64 ... 65 . >>

Powered by MiniBB