| نویسنده |
پیام |
|
|
sanammmmmm ممنون از ادامه
~~~بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم....همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم~~~
|
|
|
asal_nanaz [b][/b]
این منم.. این منم... این منم..... بغضمو تو گلو میشکنم
|
|
|
# : 27 May 2008 10:52 | ویرایش بوسیله: sanammmmmm
[Maziyaar خوشحال میشمQuoting: dadasaheb عالي بود صنم خانم خيلي خيلي خوبه منتظر ادامشيم ممنونQuoting: mohsen_m275 خسته نباشي رفيق سلامت یاشی رفییییییییییق جونQuoting: mashgholam تقریباَ اولین داستانیه که دارم از توی این سایت میخونم . برای یک بار هم شده باید امتحان میکردم ؟ بـــــــــــــــــــــعله هر کاریو باید امتحان کرد saedb
این منم.. این منم... این منم..... بغضمو تو گلو میشکنم
|
|
|
|
|
sanammmmmm سلام خاله صنم خوندم نوشتتو روون ساده قشنگ بی آلایش می نویسی فقط یه چیزی چرا جواد اسمتو نپرسید پس؟
مخلصیم بازم ادامه بده
غم نان هرگز عذری برای فاحشگی هنر نیست
|
|
|
Quoting: n1m4 چرا جواد اسمتو نپرسید پس؟ چون میدونست. گفتم که گاهی مارو میدید. نمیدونم شایدم پرسید. از دقتت ممنون
این منم.. این منم... این منم..... بغضمو تو گلو میشکنم
|
|
|
Quoting: n1m4 چرا جواد اسمتو نپرسید پس؟ عذر من جواب میدم جناب نیماخان اگه چندماهی دنبالیه نفر باشی فکر کنم بایددیگه اسمشو بدونه
تا اینجا که عالی بود
بدو ادامه
زندگی رو باختی دل من ... مردمو شناختی دل من !! ~~~~~~ ( تو چه بی صدا شکستی دل من !!!!!)
|
|
|
Quoting: SACRIFICE عذر من جواب میدم جناب نیماخان اگه چندماهی دنبالیه نفر باشی فکر کنم بایددیگه اسمشو بدونه تا اینجا که عالی بود آره خودمم منظورم این بود که هیچ جا جواد اسمه صنم خانوم رو نگفت ولی خوب وقتی چند ماه دنباله یکی هستی چون تو یه محله هم بودن حتما اسمشو می دونست
غم نان هرگز عذری برای فاحشگی هنر نیست
|
|
|
SACRIFICE n1m4
این منم.. این منم... این منم..... بغضمو تو گلو میشکنم
|
|
|
|
|
خوب بود ادامه بده عزیز
na chandan sakht ke beshkani va chandan narm ke feshorde shavi
|
|
|
sanammmmmm اون که تو بخش گفتگو هست باین یه فرقهایی میکنه
علیرضا
|