| نویسنده |
پیام |
|
|
مامان من کی به شما گفتم برام معلم خصوصی بگيری آخه؟!!!! شماها کی ميخواين قبول کنين من بزرگ شدم و ميتونم برا خودم تصميم بگيرم مامان:اين هم عوض تشکرته...خوب منو بابات فکر کرديم بعد از اون تجربيه تلخی که تو ياد گرفتنه شنا داشتی کم کم وقتشه که تو خونه خودمون شنا را ياد بگيری..تو که نميتونی برا هميشه از آب بترسی عزيز دلم -اهان همينجا صبر کن "منو بابات فکر کرديم" مثل هميشه حتی لازم نبود نظره منو بپرسين مگه نه؟! بحث کردن با مامان اصلاً فايده نداشت. اونا هميشه آخرش کاره خودشونو ميکردن دليلشم اين بود که خير منو ميخواستن و صلاح منو بهتر از خودم ميدونستن.... ...آهای دختر حواست کجاست 10 تا بوق برات زدم همه پسرای محلتون منو ديدن تو سرتم بر نميگردونی؟!! بپر بالا دير شد يک کم درو برمو نگاه کردم ديدم سارا راست ميگه همه ملت دارن به ما نگاه ميکنن. سوار ماشين شدم ...بازم با مامانت دعوات شده لوسه نونور؟ بگو وگرنه ميرم رو 200 سارا بهترين دوست و دختر خالم بود..ميدونست از سرعت ميترسم برا همينم تهديدم ميکرد ميدونستم تا همه چيزو از زبونم نکشه دست بر نميداره من:سارا مثله آدم برو تا برات تعريف کنم وگرنه همينجا پياده ميشم. سارا: خيلی خوب بابا بنال من:مامان گير داده بايد شنا ياد بگيرم با بابام با هم تصميمشون را گرفتن فکر کنم يکيم استخدام کردن سارا:همين؟!!!!!!!!!!!!!!!!! خب اينکه خيلی خوبه خره اينجوری ديگه تو پول پارتيا خجالتزده نميشی..راستی از اون پسره هومن چه خبر؟ من:هومن ديگه کيه؟ سارا:ددد همون پسره همسايتون که از سر کار خانوم پرده برداری کرد و 1000 ساله قول دادی مفصل برام تعريف کنی...مگه نميگفتی دوسش داری چی شده اسمشم يادت رفته؟ من:چرا هنوزم دوسش دارم ولی اون مرتيکه زياد تحويل نميگيره خبرشم دارم که با يکی ديگه دوست شده. سارا:همين؟!!! بعده دوسال عشق عاشقی و کلی خوردنه مخ من يک دفعه ميآی ميگی تموم شد؟!! بايد همشو برام تعريف کنی!! من:آره بابا برات ميگم باشه برا بعد کلاس.راستی من دارم از گرسنگی ميميرم وقت داريم يه ساندويچ بزنيم؟ سارا:نه بابا همين الانم دير کرديم. خدا کنه خانم مارال چيزی بهمون نگه که اين بار اعصاب ندارم من:خوبه کلاس نقاشيه و اينهمه ميترسی..نگران نباش اگه حرفی بزنه جلويه شاگرده عزيزش آقای مهندس کچل حال ش ميگيرم حالا لطفاً ارومتر برو که به کشتنمون ندی...دلت برا من نميسوزه برا اون دوست پسره بدبختت بسوزه که بعد از کلاس منتظرته.
|
|
|
باربي جون قشنگ بود پس بقيش چي شد؟
|
|
|
بنويس كه فعلا خوب مينويسي ببينيم بعدا چي ميشي
همه ي دارو ندارمو بگير *********** هر چي بودمو دوباره پس بده
|
|
|
|
|
خوب شروع کردی...ته مایه های طنز رو هم داره بیا ادامه بده...
|
|
|
Quoting: barbie_girl پول پارتيا
Quoting: barbie_girl بگو وگرنه ميرم رو 200
به به .....حرفای تازه انگار داری .......ظاهرا باید منتظره یه فانتزیه کاملا سکسی باشم
ساده بیا دست منو بگیرو ....ساده نگیر این همه سادگیمو ......ساده نگیر اگه هنوز میتونی ......پای همه سادگیات بمونی ....
|
|
|
یک روز در میان بنویس تا مغزت خوب استراحت کنه یه وقت سوتی ندی
|
|
|
قسمت 2 خوشبختانه با اينکه کمی دير رسيده بوديم خانوم مارال چيزی نگفت..بعد از کلاس سارا ازم خواست باهاش برم سر قرارش اولش کمی تعارف کردم ولی وقتی يادم اومد مامان بابام مهمون دارن ديدم اين بهترين بهانه است..يک تک زنگ به مامان زدم که بعداً گير نده بعدش هم به قول سارا گازشو گرفتيم سمته رستوران. من:خدا رحم کرد که تو قرار داشتی وگر نه من بيچاره داشتم از گرسنگی ميمردم سارا: کارد بخوره تو اون شکمت که هر چی ميريزی توش پر نميشه..من بدبخت بايد مولکولهای آب را هم بشمرم که چاق نشم اونوقت تو هی بخور من:سارا يه آهنگ بزار وگر نه تا اونجا همش ميخوای زر بزنی.. ....... شروين سال بالايی سارا بود، و به قول سارا تنها دليلی بود که سارا تو دانشگاه بند ميشد آخه اون از اول هم رشته داروسازی دوست نداشت و به زوره خاله جون مجبور شد اين رشته را انتخاب کنه. خوانواده مامان من شامل دو دختر و دو پسر بود.مامان من بچه اوّل بود و به قول خودش مبصر کلاس.بعد مامان خاله پری بعدم به ترتيب دايی رضا و دايی سروش..اگه دايی سروش نبود خدا ميدونه کی سوتييه من و سارا را جمع و جور ميکرد.. من: اون جلوتر جای پارک هست ميخوای پيده شم بگيرم برات؟ سارا:تا تو بری من رسيدم هلا دست فرمونو برو اهاااااان من:ساااااراااااا آدم باش ...وای تو آخرش خودت به کشتن ميدی فقط خدا کنه من تو ماشينت نباشم عوضش قول ميدم مراسم ابرومند برات بگيرم
-به به خانوم خوشگلا ديگه ميخواستم برم گفتم حتماً نميآی سارا خانوم..حالا چون دو تايی اومدين ميبخشمتون...بازم که اين دختر خاله خوشگلت اخماش توهمه .... راست ميگفت آخه من زياد از اين شروين خان خوشم نميامد هميشه با چشماش آدمو قورت ميده فقط نميدونم چرا سارا با اين همه ادع آ نميبينه دوست پسر خودش از همه هيز تر تشريف داره...اون شب شام بمن که خيلی چسبييد شکم گوشنه از خداا چی ميخواد؟ يه پيتزا داغ کاری هم نداشتم که دست شروين تو شلوار سارا چه ميکنه... .... سارا: دختر خاله قشنگم ناراحت نميشه بزاريمش خونه؟ من:يعنی چی؟ من خيلی هم ممنون ميشم سارا:آخه منم مثلاً شب پيشت ميمونم من:خاک بر سرت کنن بازم ميخوای بری بدی؟ سارا: وهوم آخه امشب خونه شروين مکانه مامانش اينها نيستن منم مثلاً پيشه تو ميمونم ديگه من:آخه من جواب خاله جون چی بدم؟!!!! سارا:خب الاغ من پيشه تو موندم ديگه شبو من:آخه گوسفند خاله از خواهرش که مادره بنده باشه ميپرسه نه از من سارا:اهان فکر اونجاشم کردم تو الان که رفتی خونه سريع ميری تو اطاقت لالا صبح زودم من ميآم پيشت پس خاله جون امشب که تورو نميبينه صبح هم منو تو بقله تو ميبينه حله؟ من:بايد کل جريان را برام تعريف کنيا! سارا:باشه قربونت برم فقط مواظب باش امشب نبيننت من:از دست تو..باشه سارا:فعلاً بای من:کوفتت بشه .......... ساااراا پاشو ديگه الان اين معلم مياد تو که نه شب ميزاری من بخوابم نه روز حالا برا خودت تخت گرفتی خوابيدی؟ سارا:خب خوابم ميآد به من چه کار داری تو؟ من:بابا الان اين معلم شنا ه ميآد پاشو يجوری با هم دست به سرش کنيم سارا:خدا بده شانس معلم خصوصی شنا ديگه نديده بوديم مامان:سارا جون پاشو عزيزم تو بايد پيش شيلا باشی.من بايد برم جايی نميخام شيلا را تنها بزارم با اين معلمه دفعه اوله ميآد سارا:حالا کی هست اين يارو؟ مامان:نميدونم ولی خيلی تعريفشو از خانم رحيمی شنيدم آخه پسره اونم مثله شيلا از آب ميترسيده همين آقای ...اسمش چی بود...رستمی شنا يادش داد...خب ديگه دخترا من رفتيم موظب هم باشين. من:سارا پاشو نقشه بچينيم اهان تو برو در باز کن بگو شيلا حالش بد شد رفت بيمارستان..يا بگو دوستش زنگ زد تصدف کرده مجبور شد بره سارا:خفه شو وگر نه ميدم آقای رستمی بخوردتا..... من:اه از دست تو پاشو ببينم بايد جريانه ديشبو تعريف کنی پاشووو..
|
|
|
Quoting: F_Super6 خوب شروع کردی...ته مایه های طنز رو هم داره بیا ادامه بده... خيلی ممنون دوست عزيز سعی ميکنم جريان را کمدی سکسی کنم که دوستان چند جانبه لذت ببرن..مرسی که بهم سر زدی
|
|
|
|
|
Quoting: bache_gorg یک روز در میان بنویس تا مغزت خوب استراحت کنه یه وقت سوتی ندی با تشکر از پيشنهادت..لطفاً اگه سوتی دادم تندی در گوشم بگو قول مدم درستش کنم
|
|
|
Quoting: jerjes69 به به .....حرفای تازه انگار داری .......ظاهرا باید منتظره یه فانتزیه کاملا سکسی باشم تو هر کی هستی خيلی باهوشی جريان دقيقاً يک سری فنتزی سکسی است..اميدوارم خوشت بياد فقت يک کم صبر کن شخصيتا جا بيفتن از دفعه ديگه ميزنيم کانال سه
|