[go: up one dir, main page]

صفحه اصلی | صفحه اصلی انجمن | عکس سکسی ایرانی | داستانهای سکسی
فیلم سکسی | سکسولوژی | خنده بازار | داستانهای سکسی(English)
آویزون
انجمن ها | پاسخ | وضعیت | ثبت نام | جستجو | قوانین | آخرین ارسالها |
انجمن آویزون / انجمن همجنس گراهای مرد(Gay) / تاپیک ((((داستانهای سکسی گی ))))) دوستان داستانهای خودتون را لطفا توی این تاپیک قرار بدید
<< 1 ... 9 . 10 . 11 . 12 . 13 . 14 . 15 . 16 . 17 . 18 . 19 ... 20 . >>
نویسنده پیام
# : 25 Jul 2008 15:13


خاطره کردن کون سیاوش
سلام بازم سینا هستم. میخوام خاطره کردن کون سیاوش رو براتون تعریف کنم. سیاوش یک پسر خوشگل و خوش هیکل بود که در همسایگی ما بود. اون موقع من بیست سالم بود و سیاوش چهارده ساله بود. سیاوش پسری بود با پوست سفید و موهایی روشن و بدنی بدون مو با کونی گرد و قشنگ از اون کون های زیبا و قشنگ. این سیاوش دو تا خواهر داشت به نام های شکوه و میمنت که بیشتر بچه ها دنبال اونها بودند و انصافا هم دخترهای زیبایی بودند ولی من همیشه دلم میخواست که برادرشون رو بکنم. به همین علت مدتی بود که با سیاوش گرم گرفته بودم و بیشتر به هم نزدیک شده بودیم. یک روز ظهر قدم میزدم و منتظر بودم که سیاوش از مدرسه بیاد و نقشه ام را پیاده کنم. ساعت حدودای یک بود که دیدم داره با کیف و کتاب از مدرسه بر میگرده نزدیکش شدم و نقشه ام را شروع کردم. بهش گفتم یه فیلم توپ گرفتم بیا بریم خونه ما ببینیم اونم از خدا خواسته گفت باشه و موافقت کرد که به خونه ما بریم. کامپیوتر رو روشن کردم و فیلم مورد نظر رو گزاشتم. چند دقیقه ای به دیدن فیلم گذشت و فیلم داشت صحنه تجاوز دو تا مرد سیاه پوست به یک پسر بچه سفید رو نشون میداد. یکیشون کیر گنده و سیاهشو کرده بود تو دهن کوچولوی پسرک و اون یکی کیر گندشو به کون پسر کوچولو میمالید. من و سیاوش هم روبروی کامپیوتر روی تخت من دراز کشیده بودیم و داشتیم این صحنه رو میدیدیم. خیلی آروم دستم رو از روی شلوار به کیر کوچولوی سیاوش رسوندم و اونو نوازش دادم و متوجه شدم که شق کرده ، کیرشو از روی شلوار آروم میمالیدم و اونم هیجان زده شده بود و معلوم بود که از این کار من خوشش اومده. چند دقیقه ای کیرشو از رو شلوار نوازش میکردم. فکر نمیکردم که به این راحتی اجازه بده که بهش دست بزنم ولی حالا میدیدم که هیچ مقاومتی نمیکنه و داره حال میکنه. بهش گفتم برگرد و دراز بکش میخوام کونتو بمالم و ماساژ بدم همونطور که چشماش مانیتورو همراهی میکرد دراز کشید و کون شو در اختیار من قرار داد. از رو شلوار مشغول مالیدن کونش شدم و گاهی به سوراخش با دست فشاری می آوردم. اونم گاهی ناله ای میکرد. حسابی از مالوندن کونش هیجان زده شده بودم. دستمو زیر شکمش بردم و دکمه شلوارشو باز کردم و شلوارشو در آوردم. صحنه ای که میدیدم خیلی شهوت انگیز و تحریک کننده بود. کون سفید و تپل مپل یک پسر بچه چهارده ساله که حالا در اختیار من بود. خیلی آروم از روی شرت مشغول مالوندن کونش شدم و کونشو حسابی میمالوندم. حالا دیگه شرتشم در آورده بودم و اون کون سفید و ناز جلوی من روی تخت دراز کشیده بود. حسابی میمالیدمش و ازش لذت میبردم. دو تا متکا زیر شکمش قرار دادم تا کون گردش قلمبه تر و قابل دسترس تر بشه. کمی کرم اطراف سوراخ کونش مالیدم و خیلی آروم شروع کردم به تحریک کردن سوراخ کونش ، خیلی آروم انگشتمو وارد اون سوراخ کون تنگش کردم یه جیغ کوچولو کشید ولی معلوم بود که حسابی تحریک شده و دلش میخواد که بیشتر انگشتمو تو کونش بفرستم. خیلی آروم انگشتمو میفرستادم تو کونش تا اینکه انگشتم تا آخر رفت تو اون کون سفید و تپلی. مدتی صبر کردم که کونش عادت کنه و شل بشه بعد خیلی آروم شروع به عقب و جلو کردن انگشتم توی سوراخ کونش کردم. حالا سیاوش اینقدر خوشش اومده بود که خودش کون قشنگشو بالا پایین میکرد جیغ میکشید و لذت میبرد. منم شروع کردم به فرو کردن دو تا از انگشتام تو کونش ، کون کوچولو و تنگش حالا داشت دو تا از انگشتای منو می بلعید ، کونش حسابی باز شده بود و سیاوش با ناله های شهوت ناکش کیرمو حسابی راست کرده بود. بلندش کردم خودم رو تخت دراز کشیدم و گفتم حالا همونطوری که تو فیلم دیدی کیرمو بخور و اونم کیرمو تو دستاش گرفت و بعد وارد دهنش کرد و شروع کرد به ساک زدن. حالا ساک نزن کی بزن. اینقدر خوشگل کیر میخورد انگار صد ساله که کیر میخورده. حسابی از اینکه یه پسر بچه برام ساک میزد داشتم لذت می بردم. بهش گفتم خوبه بلند شو به ایست کنار دیوار ، اونم اطاعت کرد و کنار دیوار ایستاد بهش گفتم دستها به دیوار ، کنار دیوار ایستاده بود دستهاشو به دیوار زده بود و کون سفید و کوچولوشو قمبل کرده بود و در انتظار کیر من بود که بیاد و اون کون ناز و قشنگشو بکنه. به کیرم اسپری بی حسی زدم و جلو رفتم ، خیلی آروم کیرمو به اطراف سوراخ کونش میمالیدم و سیاوش ناله میکرد. آروم سر کیرمو وارد سوراخ کونش کردم و با فشار های کوچولو کیرمو جلو میبردم تا کیرم تمام کونشو پر کرد. حسابی حال کرده بود. و کونشو عقب جلو میکرد از اینکه یه کیر گنده تو کونش داشت نهایت لذت رو میبرد. کمرشو گرفته بودم و کیرمو تو اون کون سفید و ناز عقب جلو میکردم و سیاوش مرتب ناله های شهوتناک سر میداد. فکرشم نمیکردم این پسر بچه اینقدر قشنگ کون بده. کمرشو گرفته بودم و با سرعت بیشتری داشتم رو کون قشنگ و سفیدش تلمبه میزدم. حسابی کونشو عقب جلو میکردم و گاهی با دست ضربه ای به اون لمبرهای سفید و قشنگش میزدم و اونم یه ناله یا جیغ شهوت انگیز تحویلم میداد و دوباره به تلمبه زدن کیر کلفتم تو اون کون سفید و قشنگ ادامه میدادم. بعد از بیست دقیقه ای که سرپایی کونشو گائیدم بهش گفتم بخواب رو تخت دوباره دو تا بالش زیر شکمش گذاشتم تا کونش قلمبه بشه و کیرمو دوباره فرستادم تو اون کون زیبا و قشنگ نمیدونید چه حالی داره کردن کون یک پسر بچه ، یک کون سفید و کوچولو و گرد و تر تمیز و قشنگ. نمیدونید وقتی رو تخت خوابیده بود و کونشو قمبل کرده بود چه صحنه زیبا و شهوت انگیزی بود یه پسر کوچولو با یک کون کوچولو و سفید که روی تخت دراز کشیده بود و کونش انتظار یک کیر کلفت رو میکشید تا حسابی بکندش و از هم لذت ببرن. حالا رو سیاوش خوابیده بودم و کیرمو تو کونش عقب جلو میکردم و آبم اصلا خیال اومدن نداشت ، اسپری کار خودش کرده بود ، کمی اسپری هم به کون سیاوش زدم که زیاد دردش نیاد آخه میخواستم با شدت بیشتری تلمبه بزنم ، همین کارم کردم و حالا کمر سیاوش رو گرفته بودم و با شدت هر چه بیشتر مشغول گائیدن کون سیاوش بودم حسابی زیر کیرم حال میکرد و از اینکه یک کیر کلفت تو کونش عقب و جلو میرفت حسابی لذت می برد مخصوصا حالا که سوراخش یه مقدار بی حس شده بود. میگفت تند تر بکن تندتر منو بگا. منم از این حرفهاش بیشتر تحریک میشدم و کونشو با شدت هرچه بیشتر میگائیدم. یه بیست دقیقه ای مشغول تلمبه زدن رو کونش بودم و حسابی خسته شده بودم. دراز کشیدم و گفتم نوبت توئه بیا ببینم پسر کوچولو ، بیا نشون بده چطوری بلدی یه کیر گنده رو بخوری و ساک بزنی. اونم اومد و مثل کسی که غذای مورد علاقه ش جلوی روشو مشغول خوردن کیرم شد اینقدر قشنگ کیرمو میخورد و میلیسید که حالا هم که یادم میفته کیرم حسابی راست میشه. خلاصه یه ده دقیقه ای کیرمو از بالا تا پایین خورد آبم داشت می اومد بهش گفتم آبم داره میاد سیاوش گفت آخ جون و با سرعت بیشتری کیرمو ساک زد و همه آبم با فشاری باور نکردنی توی دهن کوچولوش خالی شد ولی سیاوش ول کن نبود و باز کیرمو میخورد خیلی صحنه قشنگلی بود یه پسر کوچولو با یک کیر گنده در دهن که آبش از کنار لبای کوچولوش سرآزیر شده بود. آبمو تا ته خورد. مدتی کنار هم دراز کشیدیم بعد رفت دستشویی خودشو تمیز کرد لباساشو پوشید ، ازش بخاطر سکس قشنگی که کرده بودیم تشکر کردم و بوسیدمش اونم از من بخاطر اینکه اینقدر قشنگ کرده بودمش تشکر کرد و خداحافظی کرد و رفت. اون روز برای من روز خیلی خوبی بود.

# : 25 Jul 2008 15:22


مهدي و وحيد
اسم من مهدي است . من در ميانه نزديک تبريز زندگي ميکنم . شهر من شهري است با مردمان فوق العاده سکسي به طوريکه سال گذشته هفت تا از بزرگاي شهر را که از قرار همشون حاجي بودن با يه دختر گرفته بودن (ببينين اون دختر چي بوده ) حالا فهميدين شهر من کجاست؟از ماجرا دور نشيم اوايل مهر ماه بود که براي انتخاب واحد به دانشگاه رفته بودم که يه پسري همچين سفيد و ناز نازي خوش هيکل کوني به چشم من خورد به بهانه خودکار رفتم جلو و يه چيزايي ازش پرسيدم شانس بهم رو کرده بود باهم همرشته بوديم و هر دو تامون ترم يک. اسمش وحيد بود.از من خيلي خوشش اومده بود .وحيد هم کلاً دوست داشتني بود . اون قيافش بچه گانه بود در عوض من هيکلي چون بدنسازي کار ميکردم. وحيد از اينکه باهاش دوست بودم خيلي خوشحال بود تابلو بود.يه ماه از آشنايي ما که گذشت من يکي دو بار به خونشون رفتم و با خانوادش به خصوص پدرش آشنا شدم پدرش يه آدم مشدي بود من هم با اون رفيق شدم و باهاش هر از گاهي شوخي هم مي کردم.من و وحيد يکي دو بار باهم مسافرت رفتيم و پدرش فقط وقتي من هم بودم به وحيد اجازه رفتن رو ميداد.چهارشنبه رفتم خونشون تا با وحيد يه جايي بريم . پدرش اومد دم در از من پرسيد چه خبر من هم گفتم که پدر و مادرم رفتم مسافرت من هم تنها هستم. گفت تنها نمون ناهار و بيا اينجا شب هم با وحيد برين اونجا بخوابين.من پيشنهاد دومشو قبول کردم.شب اول يه فيلم باهم ديديم و حسابي کرکره خنده راه انداخته بوديم . شب دوم من يه فيلم ترسناک از کلوپ گرفتم شامو خوريمو رفتيم فيلم ببينيم وحيد دستش رو کيرش بود ميخواست بره بشاشه ولي هيجان فيلم نمي ذاشت نميدونم چطور شد پسره کوني خودشو خيس کرد از خنده روده بر شده بودم بهش گفتم همه جا رو به گند کشيدي پا شو برو دستشويي. اون رفت بعد داد زد يه شورت برام بيار. اومد نشست پشت کامپيوتر و گفت :توي کامپيوترت چيز با حال داري منظورشو فهميدم سوپر ميخواست. يه چندتايي ديد بعد گفت اينا قديميه . بعد رفت از لباساش يه سي دي اورد . تراک اول و دومشو رد کرد بعد تصوير رو بزرگ کرد اومد نشست پهلوي من . سکس گي ها بود باهم ديديم . هر از گاهي وحيد يه نگاهي به کير من مي انداخت . بعد رفتيم بخوابيم . توي ايوان جاها رو پهن کرديم پشه بند رو هم استاد کرديم. وحيد داشت ميرفت بخوابه که کيرش خورد به زانوي من . بهش گفتم دو ساعت کيرت نخوابيده گفت:مثل کير تو که بي بخار نيستگفتم:کير من شق کنه شلوارم پاره ميشه براي همين خيلي بايد مواظب باشم.گفت: کير من از مال تو بزرگترهگفتم : خيال کردي درش بيار گفت اول تو گفتم با هم در مياريم گفت باشه . يک دو سه شمرديم من در آوردم ولي اون نه . وقتي کير منو ديد چشاش گرد شد اومد جلو نگاش کرد و يه کم دست ماليش کرد .البته کير من لالا تشريف داشت . گفتم حالا نوبت تو ست گفت نه گفتم: ادا در نيار زود باش. در نياورد . پريدم روش و بعد از يه کم کلنجار رفتن نشستم رو شکمش و شورتشو کشيدم پايين . زدم زير خنده. شق کرده کيرش با کير خوابيده من اندازش برابر بود. بعد به من گفت مهدي يه کاري بگم ميکني گفتم :آره گفت: قسم بخور .قبول کردم گفت يکي از آرزوهاي من اينه که يکي کير منو ساک بزنه . اول قبول نکردم ولي قسم خورده بودم شروع کردم به ساک زدن . خوشمزه بود. اولين بار بود که اين کار رو ميکردم و زياد بلد نبودم. يه کم که ساک زدم گفت بسه نوبت منه . يه کم با کيرم بازي کرد بعد شروع کرد به ساک زدن . کير من تازه داشت بلند ميشد.حرفه اي ساک ميزد. کير من کامل شق کرد وتا نصف بيشتر توي دهنش جا نمي شد. يه لحظه وايساد و گفت:حق داري نذاري کيرت شق کنه خيلي ضايعه بدبخت دختراي مردم. بعد تو چشام نگاه کرد و به سينه رو سينه من خوابيد من هم دراز کشيدم و شروع کرديم به لب گرفتن . لبهاي وحيد خيلي بزرگ بود و با يه بار لب گرفتن دماغ من تو دهنش مي رفت بلند شدم و شروع کردم به لب گرفتن يادش به خير لباشو ميخوردم خيلي احساس خوبي به من دست داده بود. وحيد هم به کمر من داشت دست مي کشيد .چشمم به سينه هاش افتاد سفيد و هر چقدر بگين نرم يه کم خوردمشون حسابي داشت خوش به حالش مي شد دست اونم تو موهاي من بود. رفتم سراغ پاهاش و رانهاي سفيدش يه چيزي بگم نرمترين چيزي بود که بهش دست زده بودم .گفتم آقا وحيد اجازه است يه لحظه مکث کرد بعد به شکم خوايد دهنم آب افتاد هر چقدر کير من بزرگ و محکم بود کون وحيد هم گوشتي و نرم بود. دستمو که به کونش زدم يه موجي رو کونش راه افتاد ببينين چقدر نرم بود . صورتمو گذاشتم رو کونش و ماليدم بهش . اوفففف چه احساسي داشت.از پشت بغلش کردم و فشارش دادم و ده بيست ثانيه همين جور نگهش داشتم.چقدر بدنش نرم و لطيف و گرم بود.بهش گفتم يه لحظه صبر کن پريدم کرم و يه ميز اوردم توي پشه بند .يه پتو انداختيم رو ميز و وحيد هم يه بالش گذاشت رو ميز و به پشت خوابيد و پاهاشو رو سينه جمع کرد سوراخ کونش بالا اومد يه دونه هم مو نداشت . منم دور سوراخ کونش کرم ماليدم و بهش گفتم تو هم رو کير من کرم بمال. اونم ماليد و دوباره دراز کشيد . نوک کيرمو گذاشتم بغل سوراخ کونش و يواش فشار دادم نرفت محکمتر فشار دادم کله اش رفت. وحيد هم يه آخ خ خ گفت . يواش يواش فشار دادم و کيرم داشت مي رفت تو .اونم هي مي گفت يواش بسه پاره شدم. منم مي گفتم چيزي نمونده. اونم صداي آخش بلند شده بود. همه کيرمو يواش يواش داشتم مي کردم تو کونش . تعجب کرده بودم کون که نبود تونل بود همه کير من توي کونش جا شده بود .کيرم کامل تو کونش جاشد و کشيدم بيرون و اينکارو تکرار کردم و کم کم داشتم تندتر تو کونش رفت و بر گشت ميکردم. کم مونده بود گريه کنه ولي کيف مي کرد. دو سه دقيقه همين طوري گذشت . بعد بهش گفتم رو سينه دراز بکش . با دستام کونشو اوردم بالا و کيرم رو فشار دادم تو کونش . اينبار راحتتر رفت شروع کردم به تلمبه زدن . وحيد هم کمتر آه و ناله مي کرد . عجب حالي ميداد . ترسيدم آبم بياد کيرمو بيرون کشيدم و دراز کشيدم بهش گفتم بشين رو کيرم با دستش کونشو باز کرد و نشست رو کير من . منم يه کم خودمو بالا پايين کردم و کون اونم با دستام بالا و پايين مي کردم البته خودش هم بالا پايين مي رفت کم کم داشت آبم ميامد بلند شدم رفتم حياط و بعد از چند ثانيه آبم اومد بعد اومدم تو و وحيد گفت : خسته نباشي منم گفتم به هم چنين . بعد بهش گفتم بريم يه دوش بگيريم . گفتش بغل گفتم لوس نشو . گفت جون منمنم بغلش کردم سرشو گذاشت رو شونه من . من هم کونشو گرفتم تو دستام و بغلش کردم و رفتيم باهم حموم.آب رو باز کردمو رفتيم زير دوش . بعد من بدن اونو صابون زدم داشتم کيرشو صابون مي زدم که گفت برام جلق مي زني. منم کونشو باز کردم و کير نصفه جونمو گذاشتم لاي کونش بعد از پشت بغلش کردم اونم خودشو به من فشار ميداد و براش جلق زدم ولي کيرش کوچيک بود از دستم در مي رفت.يه کوچولو آبش اومد . از حموم اومديم بيرون و لباسامونو پوشيديم ساعت دو و نيم بود نگاه کرد تو چشام و از هم لب گرفتيم و رفتيم که بخوابيم .وحيد گفتش سرده منم لحافمو بلند کردم گفتم بپر اينجا اونم اومد و منم بغلش کردم و خوابيديم.شب که خورشيد خانم رو بغل کرده بود کنار رفت و صبح شد. ما هم بيدار شديم صبحونه رو خورديم و وحيد مي خواست بره که باز هم ازش لب گرفتم . داشت مي رفت که بر گشت و بغلم کرد و گفتش : دوستت دارممنم گفتم منم به خدا. بغلم کرد و رفت .چشام پر از اشک شده بود نميدونم چرا.با زم با وحيد بودم ولي ديگه باهاش سکس نداشتم . بعدها يه سري از مشکلات پيش اومد که ميونمون به هم خورد ولي خاطره اون شب همشه با منه

# : 25 Jul 2008 15:31


ولین سکس واقعی گی من
با سلام
من مهدی هستم .
الان میخوام اولین سکس گیمو براتون بنویسم.
من کلا هم با کس حال می کنم هم با کون پسر. بعده مهسا چند وقتی چیزی گیرم نیومد تا بکنم . تا اینکه پس از مدتی که تو کف بودم یه روز که با ماشین تو خیابون پشت چراغ قرمز بودم یه پسر دست فروش اومد کلید کرد ازش چیزی بخرم ولی من اصلان حوصله نداشتم.
اونم که دید من بخر نیستم گذاشت رفت.
داشتم به شانس کیریم لعنت میفرستادم که یه دفه یاد اون پسره افتادم . پیاده شدم صداش کردم. اون بیچاره هم فک کرد میخوام ازش خرید کنم با عجله اومد سمته منو گفت: چی بدم؟
بهش گفتم: بیا بشین تو ماشین کارت دارم.
اونم اول دو دل بود . من بهش گفتم: همشو میخرم. اونم خر کیف شد امد سمت در ماشینو اونو باز کرد نشست.
پول در اوردم بهش دادم گفتم گه اون کاری که من بهت میگم برام انجام بدی به اندازه پول چند روز کار کردنت بهت میدم.
اونم گفت چی کار؟ گفتم عجله نکن میفهمی بریم یه جایی من پارک کنم بهت میگم . اونم قبول کرد. منم راه افتادم و کناره خیابون جایی که سایه بود نگه داشتم. گفتم: اسمت چیه؟ گفت حمید.
_چند سالته؟
_15 چی کار داشتی؟
_ببین من می خوام برام کار کنی.
_کجا؟ چه کاری؟
_چند ساعت تو خونه ن کار هست .
_من که زورم نمیرسه.
_زور نمیخواد. هم نهار با هم میخوریم هم حموم میری هم لباسه نو گیرت میاد و هم پول خوبی. باشه؟
منو من کنان گفت اوممممم
_باشه؟
_باشه
راه افتادم سمت خونه رسیدیم پیاده شدیم رفتیم تو.
_چه خونه بزرگی
_خوبه؟
_اره
بهش حمومو نشون دادم گفتم برو دوش بگیر تا بهت بگم. گفت :باشه
تا اون رفت تو من رفتم حوله و تیغ اوردم اروم رفتم تو خموم اول ترسید با یه شورت بود گفت این تیغ برا چیه گفتم میخوام تمیز کنی.یهو
عصبانی شد گفت مگه من کونیم؟
آروم جلو دهنشو گرفتم گفتم اول به حرفام گوش کن اگه نخواستی برو. گفت باشه بگو
_ببین هم تمیز میشی هم حال میکنی هم حال میدی هم پول میگیری. اگه نه هیچ کدوم گیرت نمیاد.
یه کمی فکر کرد بعد:
_آخه شنیدم کسی که بده پاره میشه.
_کی گفته؟
_یکی از دوستام داد 12 تا بخیه خورد . داشت میمرد.
_حتما طرف مثل حیوان باهاش کار کرده . وگرنه نباید اینجوری میشد.
_قول میدی پاره نشم.
_اره ولی اولش یه کمی درد داره ولی یه کاری میکنم زیاد درد نکشی باشه؟
_باشه حالا باید چی کار کنم؟
_ برو زیر دوش بدنتو بشور بعد که خیش سد به من خبر بده بغیشو بذار به عهده من.
_باشه.
رفت زیر ابو چند دقیقه بعد صدام کرد رفتم تو . دیدم با شورت وایستاده . رفتم طرفش گفتم شورتو در بیار.
_خجالت میکشم.
_خجالت نداره.
خودم براش در اوردم. بدنش کرک داشت فقط یه کم مو در اورده بود دوره کیرش. بردمش زیر اب و بغلش کردم و لبامو گذاشتم رو لباش و شروع کردم به لب گرفتن. اولش میترسید بعد کم کم عادت کرد.بعد چند دقیقه از خودم جداش کردمو
_حالا دستتو بزار به دیوار و کونتو بده سمته من.
_چشم.
بعد پشتشو به من کرد و من خمش کردم و صابون زدم به بدنش بعد یواش با تیغ براش تراشیدم. بع بر عکسش کردم بعد جلوشو تمز کردم بعد خودم رفتم بیرون .
_خودتو بشور بیا تو رختکن.
_چشم.
اومد بیرون مثل هلو شده بود بعد حولرو باز کردم بهش گفتم
_بیا اینجا جیگر بیا تو بغلم.
ترسش ریخته بود پرید تو بغلم. منم حولرو پیچیدم دورش بعد بردمش بیرون. من تخت ندارم گذاشتمش رو تشک و شروع کردم به خشک کردنش. همش میمالیدمش. اونم خوشش اومده بودو به دقت به کارای من نگاه میکرد. بعده خشک کردنش حولرو انداختم کنار شروع کردم به بدنش دست کشیدن. خیلی ناز بود کیرم سفته سفت شده بود. تاحالا اینجوری رست نکرده بودم. یه کیر کوچولو باحال و ناز داشت.بعد خودم لخت شدم به جز شورت بقیه رو در اوردم. با تعجب به کیرم نگاه میکرد. روش خوابیدم شروع کردم به لب گرفتن و کم کم اومدم پایین تر گردن و سینه بعد شکم و ناف. داشت حال میکرد. بعد اونو بلند کردم رو زانو وایستادم بعد بهش گفتم شروع کن. اونم معطل نکرد و شورتمو کشید پایین تا کیر شقمو دید یه وااااااااااای ی ی ی بلند گفت . بعد گفت چی کار کنم ؟
_بخورش
_چشم
بعد اروم دست کشید بهش زبون زد. خیلی دستاش داغ بود و خیلی باحال با کیرم بازی میکرد.
_حمید جان دراز بکش
_چشم
بعد برعکس کنارش خوابیدم و با کیرش بازی میکردم اونم همون کارا رو با من میکرد. البته چون ماهر نبود دندوناش به کیرم میخورد و اذیت میکرد منو. ولی با این حال هیچی نمیگفتم . بع بلند شدم از کشو اسپری اوردم یکم زدم به کونش.
_ای این چیه؟ چرا اینقد سرده؟
_ برای اینکه درت نیاد .
بعد با انگشت با سوراخش بازی کردم و کم کم یه انگشتو کردم تو بعد نگه داشتم تا عادت کنه. بعد تو سوراخش عقب جلو کردم.تا بازشه بعد دو انگشتی انکارو کردم . کم کم باز شد.
_اماده ای بره تو؟
با تردید _ یواش فقط
_چشم
بعد بلند شدم کاندومو کشیدم رو کیرم بعد رو شکم خوابوندمش و یه بالش گذاشتم زیره شکمش و یواش سره کیرمو کردم تو نگه داشتم میلی متر به میلی متر میبردم تو تا ناله میکرد نگه میداشتم . بعد تا اخر کردم تو و با سرعت کم شروع کردم به تلمبه زدن بعد که دیدیم داره حال میکنه سرعتمو زیاد کردم.
بعد جامونو عوض کردیم من خوابیم و اون اومد روم و نشست رو کیرم. بازم تلمبه زدم. کم کم داشتم میومدم به بغل خوابوندمش و اونجری کردمش بعد از جلو کردم تو و پاهاشو گذاشتم رو شونم و تلمبه میزدم. داشتم میومدم کیرمو در اوردم کاندومو برداشتم بعد بهش گفتم بیا ساک بزن
اومد کیرمو کرد تو دهنش و ساک زد تا داشت میمود خواستم در بیارم نذاشت ابمو تا اخر خورد.
بعدش کناره هم بیهوش شدیم. وقتی به حال اومدیم رفتیم حموم و با هم بازی کردیم اومدیم بیرون لباس پوشیدیم باهم رفتیم بیرون ناهار خوردیم بعد از خیابونه ولیعصر بهترین لباسارو براش خریدم و رسوندمش دمه خونشون پول 10 روز کارشو بهش دادم. خداحافظی کردو رفت. امیدوار بودم بازم ببینمش ولی دیگه ندیدیمش.

# : 25 Jul 2008 15:34


یه داستان واقعی بخونید و نظر بدین
سلام من فرامرز اقبالی هستم30 ساله، 78 کیلو وزنمه، 178 سانت هم قدمه فوق لیسانس دارم و ساکن رشتم چشمانی سیاه دارم با پوستی سفید بدنم مو کم دارم ولی هر چند روز با اسپری موبر آنها رو حذف میکنم بدنم استیل مردانه و ظریف داره سینه هایی برآمده و دست گیر، نرم و خیلی حساس که باحاش حال می کنم کونی سفید و برجسته که همش دردسر بود چون خیلی تو چشم می یاد. تا اونجایی که یادمه همش از پسرا خوشم می اومد و خب جالبه که پسرها هم دنبال من می امدن و می آیند در مدرسه منو فری خوشکله صدا میکردن توی دانشکده هم پشت سرم آقا فری چش قشنگه نامم بود ... توی محل کارم هم مهندسه خوشکله... چون همش تو چشم بودم و خوشکل، پدرو مادرم با من سخت گیر بودن تو مدرسه خیلی زود خوشگله واگه کسی فری رو بکنه میره بهشت از این جور حرفها بود بنابراین می ترسیدم و به کسی رو نمی دادم. اولین ماجرای عشقیم توی دبیرستان اتفاق افتاد همکلاسی داشتم حمید نام که پسری با چشمانی آبی بود که ورزش رزمی می کرد، یه روز دبیر ریاضی اونو صدا کرد که بره پای تابلو ومن ناخودآگاه چشمم به کیرش افتاد که بلند شده بود آخ نگو که دلم به تپش افتاد از همون روز باهاش گرم گرفتم چون شاگرد زرنگ بودم با اون کار می کردم و حسابی دوست شدیم خوب که نگاه میکردم می دیدم پسری واقعا خوش تیپ و خوش هیکلیه ولی جرات هیچ حرف و کاری رو نداشتم... یه روز حمید اومد خونه ما و گفت خانواده من رفتن تهران و من تنهام تو میای تا تنها نمونم و منم قبول کردم غروب بود که رفتم خونه شون حمید رفت حموم و من توآشپزخونه بودم یکباره حس کردم یه نفس گرم پست سرمه تا بجنبم یه بوس آبدار از گردنم گرفته شد برگشتم دیدم حمیده، لخت و حوله دور کمرش، بدنی خوش فرم ورزشی سفید یه زره پشم زرد وسط سینه اش و چندتا پشم زرد هم زیر نافش، کیرش راست راست توری که انگاری داشت حوله رو می ترکوند...وقتی دید من دگرگون شدم ترسید و ناراحت شد ولی من لبخند زدم واونم لبخند زد و رفت. موقع خواب حمید گفت فرامرز دوش نمی گیری گفتم چرا و من رفتم حموم یه دقیقه نشده بود دیدم حمید تو حمومه دهنش باز مونده بو آبدهنش رو به زور قورت دادو گفت: وای پسر تو دیگه کی هستی، من حوله رو دورم پیچیدم و گفتم اینجا چکار می کنی؟گفت دیر کردی امدم ببینم حالت خوبه، دیر کردم! یه دقیقه هم نشده. بعد حمید رفت. موقع خواب حمید گفت: تختم یه نفره است با هم می خوابیم؟ گفتم باشه بعد گفت من لخت می خوابم تو چی؟ گفتم من فقط تیشرتم رو در میارم. نمی دونم چقده گذشت که حمید کم کم دستاشو به طرف سینه¬ام برد صدای ظربان قلب هردو مون بلند بلند شنیده می شد داشتم دیوانه می شدم بعد دستشو برد توی شلوارم و آروم کیرم و کونم رو دستکاری کرد دیگه رام رام شده بودم. حمید پا شد و شلوارم و کند و آروم شروع کرد از پا منو لیس زدن داشتم می میردم. چه هیکلی داشت فوق العاده، کیرش بزرگ بود یه کیر واقعی و با حال، واقعا یه کیر جاندار و کلفت،خوش تراش و صورتی رنگ، دور کیرش هم پر پشم زرد خوش رنگ. حمید تمام پا و کونم رو حسابی لیس زد بعد شکمم رو ونافم رو و وقتی به سینه هام رسید دیگه بی حال شده بودم حسابی منو لیس زدبعد کیرش رو گذاشت جلوی لبم پیش آب کیرش رفت تو دهنم خوش طعم بود آروم کیرش رو کرد تو دهنم کیرش بزرگ بود و تا نیمه رفت تو دهنم و تو دهنم جا نمی شد بعد حمید گفت می خوام همه جات رو بکنم کیرش رو گذاشت روی چشمام و گوشم و...بعد من کیرش رو دوباره کردم تو دهنم و حسابی ساک زدم دیگه حسابی حشری شده بودم. حمید منو برگردوند و کونم رو حسابی لیس زد بعد کیرش رو آروم گذاشت روی سوراخ کونم و مالش داد خیلی حال می داد آروم کیرش رو کرد تو کونم یه زره که تورفت با یه فشار آنی همه کیر کلفتشو کرد تو کونم درجا آبم اومد ودادم در اومد، داشتم می مردم ولی اون داشت کارشو می کرد نگاش کردم دیدم اصلا تو خودش نیست و چیزی نمی فهمه، بعد چند دقیقه احساس کردم آبش اومده، بعد آروم گرفت ولی من اشکم در اومده بود تا حال منو دید ناراحت شد پوزش خواست و گفت باور کن هیچی نفهمیدم تو فواق العاده¬ای مدتهاست نقشه کردنتو می کشیدم وقتی کیرم رفت تو کونت چیزی نفهمیدم، بعد منو بوسید گفت تو هیچ کاری نکن. منو بغل کرد برد حموم کونم رو با آب گرم شست و ماساژ داد و بعد خشک کرد دوباره بغلم کرد و خوابوند روی تخت بعدبرام آبمیوه آورد و روی مبل نشست منو تماشا کرد و واقعا داشت کیف می کرد... بعد یه ساعتی دوباره اومد و منو بوسید و با سنه هام بازی کرد ایندفعه با آرامش بیشتر و حسابی حال داد و بعد با آرامی دوباره کیر کلفت باحالشو کرد تو کونم ایندفع دیگه دردی نداشتم منو از رو خوابوند و پاهام رو بلند کرد و کیرش رو تا جایی که راه داشت کرد تو کونم پشماشو حس می کردم خوایه هاش که به کونم می خورد رو حس می کردم بعد آینه آورد گفت تو هم ببین، باور نمی کنیدیه ساعت تمام با من حال کردبا سینه هام حسابی بازی کرد و لب به لب هم کذاشتیم و زبان همدیگه رو، لب همدیگه رو خوردیم، توی کردنهاش بود که دوباره آبم اومد و بعد گفت می خوای آبم بیاد، گفتم باشه بعد تو و بیرون کردن هارو تندتر کرد و آبش اومد.حسابی خسته شده بودیم وقتی خودمنو تمیز کردیم خسته خسته گرفتیم تو بغل هم خوابیدیم وقتی پا شدم ساعت 11 صبح بود... چند روزی که تنها بودیم حمید هر شب بهتر ازگذشته و هر شب دوبار منو کرد وواقعا حال کردم. ماجرا همین جا تموم نشد و تا سالها ما با هم عاشقانه سکس داشتیم، من داشجوی فوق لیسانس بودم که حمید گفت می خواد عروسی کنه، تمام زندگیم سیاه شد و دلم شکست، اون باز عاشقم بود و هست حتی شب دامادیش منو سوار ماشین کرد و برد خونه و حسابی منو کردو تو گوشم گفت تو بهترینی، ولی من اون فرامرز قدیمی نبودم و کم کم بهانه آوردم و بهش سکس نمی دم، حمید تنها کسی بود که بهش سکس دادم و به افراد دیگه اعتماد نکردم،

# : 25 Jul 2008 15:36


سکس برادرانه
سلام، من مسعود هستم و 17 سالمه. امروز ميخوام ماجراي بين خودم و برادرم رو براتون تعريف کنم. سعيد دو سال از من بزرگتره. ما رابطه خوبي باهم داريم و خيلي صميمي هستيم. البته من هميشه احترام سعيد رو به عنوان برادر بزرگترم حفظ ميکنم و برخلاف خيلي ها، با وجود فاصله سني کمي که داريم، هيچ وقت با همديگه دعوا و اختلاف نداشته ايم. شايد بشه گفت ما بيشتر باهم دوست هستيم تا برادر.اينو هم بايد اضافه کنم که با وجود صميميتمون باز هم نوعي رودرواسي بين ما هست. من اين رودرواسي و احترام رو بخاطر رابطه برادريمون ميدونستم و هيچوقت نخواستم که پرده احترام بين ما پاره بشه. مثلا" من خوب ميدونستم که سعيد گاهي با دوستاش مشروب ميخوره، حتي دقيقا" ميدونستم که بطري مشروب رو کجاي کمدش مخفي ميکنه، ولي هيچوقت به رويش نمي آوردم و هر وقت احساس ميکردم او دوست داره با خودش تنها باشه مزاحمش نميشدم تا راحت کيفش رو ببره .(البته من معتقد بودم که هنوز مدتي وقت لازمه تا من بزرگتر بشم و بتونم با برادرم هم پياله بشم! ) سعيد هم هر وقت ميديد من با دوستام ميخوام بيرون برم، مردونگي ميکرد و نميذاشت يه وقت بابا و مامان به چيزي مشکوک بشن و اجازه ميداد من و دوستام به برنامه مون برسيم.اينها رو از اين جهت براتون گفتم که بدونيد رابطه ما در چه حدي بوده و هرگز به خودمون اجازه نميداديم که به حريم خصوصي هم وارد بشيم، چه خواسته اينکه باهم سکس کنيم !ماجرا از اين جا شروع شد که يک شب بطور اتفاقي من مدت کوتاهي بعد از خوابيدنم، بيدار شدم و توي تاريکي ديدم که سعيد پتو رو کنار زده و داره کيرش رو ميماله. از شما چه پنهان خيلي دلم ميخواست ببينم کير برادرم چه شکليه! ولي تاريکي اتاق اين اجازه رو نميداد. من بي حرکت روي تخت دراز کشيده بودم و زير چشمي جلق زدن سعيد رو ميديدم.اصلا" فکرش رو نميکردم که سعيد هم مثل من جلق ميزنه! هميشه فکر ميکردم که جلق زدن کار بديه و فقط من انجامش ميدم ولي حالا متوجه شدم که برادر بزرگترم هم مثل من کارهاي بد ميکنه !! صحنه قشنگي بود و از ديدنش خيلي خوشم اومد! سعيد به خيال اينکه من خواب هستم راحت جلق زد و آبش اومد و بعدش خوابيد.از اون به بعد من بعضي شبها چشمام رو ميبستم و وانمود ميکردم که خوابيدم ولي آروم و بي سرو صدا جلق زدن برادرم رو تماشا ميکردم. تازه گاهي خودم هم با احتياط از زير پتو کيرم رو ميماليدم و همراه سعيد و پا به پاي او جلق ميزدم. خيلي دلم ميخواست که چراغ رو روشن کنم و همراه سعيد دو تايي روبروي هم بشينيم و جلق بزنيم ولي همون رودرواسي که بين ما بود، به من اين اجازه رو نميداد. بالاخره آدم با برادر بزرگترش که نميتونه از اين کارها بکنه!يک روز موقعي که وارد اتاقمون شدم، سعيد رو ديدم که سراغ کمد لباسي من رفته و داره لباسهاي زيرم رو نگاه ميکنه. بعد يکي از شورتهاي خوشرنگ منو جلو صورتش برد و بو کرد. سعيد تا منو ديد سريع شورتم رو توي کشو انداخت و سعي کرد رد گم کنه. ولي من فهميدم که داره چکارميکنه و به روش نياوردم. من در اين سالهاي بعد از بلوغ هيچ تمايلي به سکس در داداشم نديده بودم. با وجود اينکه سعيد پسر خوش هيکل و زيبايي بود و من خوب ميدونستم که دخترهاي محل چقدر دلشون ميخواد با او دوست بشن و درآغوشش بخوابن، ولي سعيد هرگز سراغ سکس نرفته بود. او خيلي کمرو و خجالتي بود و به رغم ظاهر زيبايي که داشت، به تقاضاي دخترها اعتنايي نميکرد.من گاهي باخودم فکر ميکردم که چرا سعيد از سکس فراريه و نکنه مشکلي داره؟ پس حالا خيلي خوشحال بودم که ميديدم برادر خوشکلم هم به سکس علاقمند شده و هم به من! آخه من براي دختر بازي هنوز خيلي کوچيک بودم.چند روز بعد با خانواده عمويم به باغ رفتيم. چون هوا خوب بود تصميم گرفتيم شب را در ويلاي کوچک ته باغ بمانيم. امکانات ويلا محدود بود و من و سعيد ناچار در کوچکترين اتاق جامون شد. يک پتو روي زمين پهن کرديم و دوتايي کنارهم خوابيديم. شبها هواي باغ خيلي سرد ميشه و ما که يک رو انداز بيشتر نداشتيم ناخودآگاه بدنمون رو بهم چسبونده بوديم تا بيشتر گرم بشيم. درست نميدونم چقدر از خوابيدنمون گذشته بود که من فشار بدن سعيد رو روي پايم احساس کردم. کيرش بود که به آهستگي روي بدن من فشار داده ميشد. با وجوديکه بيدار شده بودم ولي چشمام رو بسته نگه داشتم تا ببينم سعيد داره چکار ميکنه. او در حاليکه کنار من دراز کشيده بود کيرش رو روي گوشت رانم فشار ميداد. سفتي کيرش رو بخوبي احساس ميکردم و لذت ميبردم.سعيد با احتياط دستش رو از زير کش شورتم داخل فرستاد. هيچ عکس العملي نشون ندادم تا فکر کنه هنوز خوابم. دستش رو سانتيمتر به سانتيمتر آهسته پايين برد تا به کيرم رسيد و بعد اونو توي دستش گرفت ( توي دلم ميگفتم اين داداش سعيد چقدر خجالتيه! ).کيرمن توي دستش شق شد و همين باعث شد که سعيد بيشتر تحريک بشه. از صداي نفسهاش فهميدم که خيلي داره از فشاردادن کيرش روي بدن من و گرفتن کير من در دستاش لذت ميبره. دلم ميخواست منهم شروع کنم ولي ميترسيدم اگر بفهمه که خواب نيستم خجالت بکشه.بعد از مدتي سعيد اينقدر تحريک شده بود که ناخودآگاه منو بوسيد. منکه از چند دقيقه قبل بيدار شده بودم بهانه اي پيدا کردم تا چشمام رو باز کنم. طفلکي سعيد از بيدار شدن من خيلي خجالت کشيد و زود خودش رو عقب کشيد و نگران عکس العمل من بود. من مدتها بود که متوجه توجه خاص سعيد به خودم شده بودم و ميدونستم شهوتش بيدار شده، بنابراين بوسيدمش و آهسته در گوشش گفتم: دوستت دارم داداش ! و بلافاصله کيرش رو با دستم گرفتم.اولين بار بود که کير يک نفر ديگه رو لمس ميکردم و از اينکار خيلي خوشم اومد، پوست نرمي داشت. سعيد از اينکه من کيرش رو با دستم گرفته بودم خجالت ميکشيد و ناراحت بود. ولي من با شيطنت ازش پرسيدم مگه اين نيم ساعته که تو کير منو گرفته بودي عيبي داشت که حالا ناراحتي چرا من کيرت رو گرفتم ؟! سعيد با تعجب گفت: يعني تو در اين مدت بيدار بودي؟! خنده معني داري کردم.مدتي با سعيد کير همديگه رو ماليديم. هر دومون حسابي حشري شده بوديم. من منتظر بودم تا برادر بزرگم کاري بکنه و سکسمون پيش بره؛ ولي اون خجالتي تر از اين حرفها بود و هيچ اقدامي نميکرد! حالا ديگه تقريبا" سعيد روي بدن من دراز کشيده بود و کير خودش رو روي کير من فشار ميداد. فکري به ذهنم رسيد. بهش گفتم اگه ميشه پشتم رو ماساژ بده. از اين پيشنهاد من خوشش اومد. ولي اول همينطور که روي من خوابيده بود پايين رفت. کير منو به صورتش چسبوند و بو کرد. حالتش مثل همون روزي بود که داشت شورتم رو بو ميکرد. بعد يه دفعه کير منو توي دهنش برد. ميخواستم آه بلندي بکشم ولي ترسيدم که اتاق بغل صدام رو بشنون.واي چه حالي داشتم...از ساک زدنش هم خيلي خوشم ميومد و هم خيلي خجالت ميکشيدم! او مثل گرسنه ها کيرم رو ميخورد. من به شدت تحريک شده بودم و هر لحظه ممکن بود آبم بياد. کيرم رو با بدبختي از توي دهنش بيرون کشيدم! به شکم خوابيدم و شورتم رو بطور کامل پايين کشيدم. خيالم راحت بود و مطمئن بودم که داداشم به کونم تعرضي نميکنه ! سعيد روي باسنم نشست و شروع به ماساژ کمرم کرد. کم کم روي پشتم دراز کشيد. تماس موهاي نرم سينه اش با پوست بدنم احساس خاصي بمن ميداد. نفسهاش رو روي گردنم و کير داغش رو روي باسنم حس ميکردم ! منو از پشت بغل کرده بود و با تقلا خودش رو بمن فشار ميداد ولي بازهم کاري از پيش نميبرد! بهش گفتم سعيد ميخواي برام لاپايي بذاري ؟ با خوشحالي پرسيد: ناراحت نميشي؟! با حرکت سر بهش جواب منفي دادم.نميدونم توي اون تاريکي از کجا کرم پيدا کرد. کيرش رو چرب کرد و اونو لاي پاهاي گوشتي من گذاشت. حرارت کيرش حس خوبي بمن ميداد. بعد از مدتي احساس کردم که خسته شده. دوباره نشست. با دستاش باسنم رو از دوطرف باز کرد و کير داغش رو لاي خط وسط کونم سربالا گذاشت و خودش هم روي من خوابيد. حالا ديگه فقط هيکلش رو بمن فشار ميداد و با دست راستش از جلو کيرم رو ميماليد. با اين ظاهر مظلومش چه کارهايي بلد بود !چند دقيقه بعد سعيد نفسهاي بلندي کشيد و من ريختن مايع گرمي بروي کمرم رو احساس کردم. تصور اينکه آبش روي بدنم ريخته داشت حالم رو بهم ميزد. خود سعيد هم دست پاچه شد و با عذر خواهي از روي من بلند شد. به خاطر همون حس احترامي که نسبت به برادر بزرگترم داشتم بهش هيچ اعتراضي نکردم! لباسهامون رو سريع پوشيديم و خوابيديم. حالا ديگه سعيد خودش رو بمن نميچسبوند!فرداي آنروز هم در باغ مانديم و کلي تفريح کرديم. رفتار من و سعيد با هم کاملا" عادي و مثل روزهاي قبل بود. وقتي به خونه برگشتيم، من خيلي خسته بودم بهمين خاطر زود دوش گرفتم و به رختخواب رفتم. سعيد مشغول کار با کامپيوتر بود که من از شدت خستگي به خواب عميقي رفتم. نميدونم چقدر خوابيده بودم و ساعت چند بود که يهو ديدم سعيد با هيکل لختش روي تخت کنار من دراز کشيده و در حاليکه دستش رو از روي لباس روي کيرم گذاشته از من ميپرسه: مسعود جان، داداش بيداري؟

# : 25 Jul 2008 15:37


رفتیم تو حمام عمومی، از قیافه فشن و خوش تیپی متین و قیفه حشری و تابلوی من کاملا مشخص بود که واسه چی اومدیم اونجا ولی خوب به خاطر برخورد جدی من کسی جرات نکرد حرفی بهمون بزنه. رفتیم تو، خیلی حشری بودم، تا رفتیم تو متین رو بغل کردم و بوسیدم و بعدش لب رو لب هم گذاشتیم. اصلا وارد نبود، من دیگه طاقت نیاوردم، جلوش زانو زدم و شلوارش رو باز کردم
کیرش بر عکس کیر من خواب خواب بود، دهنم رو براش باز کردم
نگاهش کردم، از حرکت من بهت زده بود، زبونم رو در آوردم و به کیرش مالیدم تا بفهمه که باید چی کار کنه، باز هم نفهمید ولی من حشری تر از این حرفا بودم که منتظر اون بمونم
کیر کوچولوشو با ولع بلعیدم، نرم نرم بود و لیسیدنش برام لذت داشت
انقدر خوردمش که کم کم بزرگ شد، تغییر اندازش باور نکردنی بود، طول کیرش حداقل 7 یا 8 برابر شده بود، اونقدر بزرگ بود که بیشتر از نصفش تو دهنم جا نمی شد، کلفتیش هم اونقدر بود که داشت دهنم رو گشاد می کرد، بعد ها که اندازه گرفتم فهمیدم که طولش به 21 می رسه و کلفتیش هم 5 سانتی میشه !
با لذت و مهارت هر چه تمام براش ساک میزدم و سوراخ خودم رو هم می مالیدم
دیگه کامل حشری شده بود و سر و صداش در اومده بود، خواسم یه چند دقیقه ای به خودم استراحت بدم ولی تا ساک زدنم رو آروم کردم خودش شروع کرد به گاییدن دهنم
دیدم الانه که آبش بیاد ولی من نمی خواستم، به زور کیرشو از دهنم در آوردم و دستم رو دور کونش حلقه کردم و کیرشو به صورتم چسبوندم، وای که چه کون گرد و نرمی داشت، اون داشت باز هم ادامه می داد و کیرشو به صورتم می مالید و آه و اوه می کرد من هم یه لحظه حشرم زد بالا و کیرشو تا ته کردم تو دهنم ولی دیدم الانه که آبش بیاد و الان موقش نبود، آخه هنوز منو نکرده بود، دیگه طاقت نداشتم، امروز دیگه باید منو می کرد، حیف بود آبش الان بیاد، می خواستم کیرشو از تو سوراخم در بیاره و آبشو تو دهنم خالی کنه...

# : 25 Jul 2008 15:41


dastam dard nakoneh

# : 25 Jul 2008 23:03


nazar chi shod?

# : 26 Jul 2008 07:31


ن داستان مربوط به خود منه فقط از زبان دوستم نوشته شده و این وحید خود من هستم.
این ماجرا حدودا مال یکی دو ماه پیشه من 26 سالمه وtهستم ماجرا از اون جا شروع شد که من تو سایت آویزون یه پیغام دادم که از شهر ما اگه پسر گی bهست برام پیغام بده که اونا که اونجا عضو هستن میدونن که بیشتر پاسخها یا سر کاریه یا از شهر های خیلی دور یا ... ولی یه ایمیل واسه من اومد که گفته بود یه پسر 22 ساله ست و همه جوره اهل حال وسکس و هر روز هم پیگیر بود فهمیدم که سر کاری نیست بالاخره بعد چند ایمیل قرارچت گذاشتیم که همون ساعتی که قرار گذاشته بودیم اومد چت وبعد از یه کم چت کردن فهمیدیم که با هم جوریم ولی برای اینکه بیشتر بهش اعتماد کنم ( آخه من یه پسر عمو دارم که 18 سالشه وآیدی منو میدونه ولی اصلا اهل گی و همجنسبازی نیست و لی واسه خنده گاهی میاد واسه م پی ام میده و سر کارم میذاره بعد میاد میگه اون آیدی من بودم و میخنده منم زیاد از این کارش بدم نمیاد دوستش دارم واسه همین تا کسی وب نده چند درصد احتمال میدم اون باشه ) و هم اینکه قیافه شو بینم پرسیدم وب داره که گفت اره و وب داد دیدم نه قیافه ش هم خوبه و وقتی وب کون داد وایییییییییییییییی!!!!! دیدم چه کونی داره این پسر
دیگه هم اعتمادم جلب شده بود هم کشته بود منو با اون کونش گفت که کونش مو داره یه کم قبل از اومدن میخوام صافش کنم واسه ت که بهش گفتم دست بهش نزنه میخوام خودم واسه ش صاف صافش کنم خلاصه اون روز تو چت کلی حال کردیم و هر دومون حشری شده بودیم شماره موبایل همو هم گرفتیم واسه فرداش قرار گذاشتیم من تا صبح فردا نتونستم دووم بیارم تا صبح چند با جلق زدمو10 صبح رفتم سر قرار و چون هر دو خوش قول بودیم دیدم سر ساعت که قرار گذاشته بودیم با موبایلم تماس گرفت و جاشو بهم گفت منم بادست بهش علامت دادم و اومد پیشم ودست دادیم و احوالپرسی و چون دیشب تو چت گفته بودم بهش قراره بریم خونه و خونه هم خالی نبود اون روز منم فکر همه جاشو کرده بودم یه حموم تو حومه شهر هست که من گاهگاهی با دوست پسرام واسه سکس و حال میریم اونجا جای خلوت و امنیه واسه همین وسایل حموم و تیغ و ژل و شامپو و ... برداشته بودم بهش گفتم که خونه خالی نیست و بریم حموم با اشاره سر گفت باشه و سوار ماشین شدیم راه افتادیم نزدیکیهای حموم پیاده شدیم من رفتم مغازه یه کم خوردنی و نوشیدنی گرفتم که بخوریم ولی وحید اصلا دست نزد فکر کنم البته این فکر منه که اون ترسیده بود که من چیزی میخوام خوردش بدم و بیهوشش کنم ویا.. چیزی نه خورد و نه نوشید و معلومم بود مضطربه و زیاد حموم عمومی نرفته دم در حموم هم از من پرسید ما دو تا رو راه میدن؟ که من بهش گفتم من گاهگاهی میام اینجا وهیچ مشکلی نیست که با این حرف خیالش یه کم راحت شدرفتیم تو در رو بستیم مشغول لخت شدن شدیم واسه این که احساس سرما نکنیم من زود رفتم دوش آب گرمو باز کردم که حموم گرم شه وحید هم اومد کنار موندیم تا آب گرم شه که وحید طاقت نیاورد و کیر منو گرفت دستش و نوازشش کرد منم بغلش کردم و طوری که کیرمونو به هم میمالیدیم مشغول لب گرفتن شدیم یه دستمم مالیدم به کونش
من هم با دختر حال کردم هم با پسر اما کون وحید واقعا لنگه نداره نرم و تپل میشه گفت یه کون استثنایی
همونجور که داشتیم لب میگرفتیم رفتیم زیر دوش آب گرم وادامه دادیم رفتم سراغ شامپو و هر دومونو حسابی شامپو مالیدم دوباره همو بغل کردیم اونا که این کارو امتحان نکردن حتما امتحان کنن خیلی حال میده داشتیم تو بغل هم لیز میخوردیم لب وزبون همو میخوردیم رفتیم زیر دوش و شامپومون شسته شد بعد از یه مدت من شروع کردم لیس زدن گردنش و همونجور میومدم پایین رفتم سراغ سینهش وای !!! سینهش رو که میخوردم دهنمو پر میکرد سینه نرمش انگار سینه های یه دختر 16 ساله ست هر دو تا سینه شو حسابی خوردم از لطافت پوست و بدن وحید هر چی بگم کمه شاید باورش سخت باشه ولی هر جای سینه وبدنشو که میمکیدم کبود میشد که بهش نشون دادم که وحید سینه ت کبود شده گفت مهم نیست ادامه بده کارتو بکن حسابی حال میکرد همونجور که لیسش میزدم میومدم پایین شکم و دور نافش و رسیدم روی کیرش حسابی شق کرده بود تو اوج لذت بود منم یه کم که دور کیرشو لیس زدم نوک کیرشو کردم دهنم آب حشریش یه کم اومده بود نوک کیرش کیر خوشمزه ای داشت شروع کردم واسه ش ساک زدن بعدش بر گردوندم که کونشو واسه ش لیس بزنم موهای نرم کونشو دیدم و یاد قولی که دیشب تو چت بهش داده بودم که کونشو براش صاف صاف کنم یه بوسی از لوپای کونش کردم و رفتم سراغ وسایلمو تیغ رو آوردم و کونشو موهای کیرشو شامپو مالیدم و شروع کردم به صاف کردنش موهای کون و کیرشو زدم زیر آب شستم گفتم خم شه و شروع کردم به خوردن کونش وحید دیگه تو اوج لذت بود با زبونم که سوراخشو لیس میزدم آخ و اوخش حمومو برداشته بود یاد خوردن سوراخ نرم و گرمش که میوفتم الان هم حشری میشم حسابی که کونو سوراخشو خوردم وحید برگشت کیرمو گرفت دستش نشست کرد تو دهنش مشغول ساک زدن شد کیرمو میخورد تخممو لیس میزد خیلی تو کارش استاد بود منم که حسابی حشری شده بودم مو های وحید و نوازش میکردم و گاهی هم سرشو فشار میدادم طرف کیرم یه بار هم کیرمو در آوردم و میلیدم لب و صورت وحید اونم دهنشو میاورد دنبال کیرم و با دهنش کیرمو دنبال میکرد که بگیره و بخو ردش که موفق هم شد یه کم که تو اون حالت خورد پیشنهاد دادم به حالت 69بخوابیم هم زمان واسه هم ساک بزنیم روی سکوی حموم خوابیدیم و شروع کردیم
خیلی حال میداد خیلی با حال ساک میزد و اطراف کیرمو میخورد منم کیر اون میخوردم که یه بار فکر کنم داشت آبش میومد که سر منو گرفت بین دو تا رونش و مانع ساک زدن من شد اما من که دیشب چند بار جلق زده بودم نگران اومدن آب کیرم نبودم راحت ساک میزد واسه م
بلند شدیم دوباره لب و زبون همو میخوردیم و وحید گفت بریم سراغ کار اصلی دوباره یه سری به وسایلم زدم و ژل رو آوردم مالیدم رو کیر خودمو وکون وحید نشستم رو سکوی حموم و گفتم بشینه بغلم خواست بشینه اما تا کیرم رفت تو سوراخش یه آخ گفت و پا شد فهمیدم کونش آماده نیست کونشو حسابی ژل زدمو انگشتمو کردم توش خیلی و نرم و گرم بود انگشتمو که تو کونش یه کم چرخوندم انگشتمو 2 تا کردم چون کون نرمی داشت زود باز شد حالا بماند که قبلا هم وحید ما با 2-3 نفر سکس داشته بود که اونجور که میگفت کیر یکی شون خیلی بزرگ بوده که تو گشاد شدن کونش موثر بود دیگه کونش آماده شده بود گفتم دوباره بشینه رو کیرم این بار تا نشست کیرم سر خورد رفت تو کونش منم یه دستمو بردم طرف کیر اون هم کیر اونو میمالیدم هم دستمو میبردم از زیر تخماش بررسی میکردم کیرم تا ته کونش باشه یه کم که تو اون حالت بودیم وحید پا شد خوابید رو سکوی حموم و گفت بیا بخواب رو منو کیرتو بکن تو منم همین کارو کردم رو بدن نرم وحید دراز کشیدم و با یه اشاره کیرم سر خورد رفت تو کونش یه کم تلمبه که ردم گفتم آبم داره میاد همونجور که آف و اف میکرد و حال میکرد گفت بریز توی کونم ریختم تو کونش و پا شدیم که بشوریم خومونو و تموم کنیم دیدم کیر وحید هنوز شق شقه گفتم جلق نمیزنی گفت باشه میزنم شروع کرد به جلق زدن منم از پهلو بغلش کردم و یه دستمو بردم سوراخ کونشو مالیدم آبش با شدت اومد و شستیم همو اومدیم بیرون

# : 27 Jul 2008 01:40


حالا اينا واقعيه

<< 1 ... 9 . 10 . 11 . 12 . 13 . 14 . 15 . 16 . 17 . 18 . 19 ... 20 . >>
جواب شما
         

» نام  » رمز عبور 
برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.
 

Powered by MiniBB