محسن همینطورکه پشت کون پرستو سر پا وایساده بود ، یه نگاه به کون پرستو کرد ورو بمن گفت : امیر جون ببین شاید الان حدود یکساعتی است که با پرستو جون از
دارم سکس میکنم .... بیا ببین هنوز یه سر سوزن پشتش باز نشده !... واسه همینه که میگم داروی درد سکس من پیش توئه!....... واون پرستو جونه !..... خوب حالا ببینیم فری جون چی ؟!!....هرچند میدونم اونم دست کمی از هر لحاظ با پرستو نداره!... و بزنم به تخته ، اونم یه تیکه جواهره!!.....
محسن میدونست که پرستودیگه گوشش از این حرفا پره!.... وحالا نظرش این بودکه با گفتن این تعریفا روی فریبا رابیشتر با این حرفا باز کنه و اونوآماده واسه یک سکس جانانه کنه تا یه وقت مبادا وسطای کار از زیرش در ره!.... آخه اینطور که منیر گفته بود حدود سه ... چهار ماه روی فریبا وفرهاد کار کرده بودن تا تونسته بودن مخ اونا را واسه این کار بزنن!!.... وحالا محسن حیفش میمود بعد از این همه زحمت با کوچکترین اشتباهی فریبا را ازدست بده ، برا همین خیلی سعی میکرد تا فریبا خوب بیاد توکار!!.......
محسن بعد از این حرفا چون دید فریبا هیچی نمیگه دونست که سکوتش بیشتر علامت رضاست!.....
معمولاً وقتی بیک خانم که مورد شناخت باشه پیشنهاد سکس بشه واون سکوت کنه ، سکوتش به معنی اینه که پیشنهاد را قبول کرده!!..... حالا چرااینو میگم؟؟!!....... به این دلیل !..... آخه کجا تا حالا دیدین یه خانم بگه بله قبول کردم!...بیا منوبکن!!... هـــــا ؟!.. کجاددیدین؟!..... خوب اگه نخواد خیلی راحت پامیشه میره !... شاید هم یه سیلی بزنه توگوش بندهً پیشنهاد دهنده!......
این بود که محسن قبراق شدودرحالی که کمر کیر کلفتشو گرفته بود ، با کف دست چپش یکی زد رو لمبرسفید پرستووبهش گفت : پرستو جان باا میرخان خوش باش تا برگردم.......
واومد طرف من وفریبا ... منم خیلی آروم کشیدم بیرون وهمینطور که کیرم تو هوا تکون میخورد رفتم طرف کون خوشگل پرستو!... حالا بعد از محسن ، که امشب تا این لحظه پرستوراحسابی گائیده بود دیگه نوبت من شده بود که لااقل تو این فرصت بتونم زنمو از کون بکنم!!.....
محسن وقتی نزدیک فریبا رسید دستی به کون سفید وسفت اون کشید وگفت: فری جون پاشو یه کم وایسا .....
فریبا پاشد و سینه به سینه محسن وایساد ، چشش که به کیر خرکی محسن افتاد کمی جا خورد!!......
اینو از نگاه کردنش فهمیدم..... محسن درست حدس زده بود ف چراکه اگه اون حرفا را نزده بود ممکن بود فریبا با دیدن کیر به این کلفتی رم کنه ودرره!!......
محسن بهش گفت : فری جون کمی واسم ساک میزنی ؟؟!......
فریبا هنوز تو بهت دیدن کیر گنده محسن بود مثل اینکه متوجه حرف محسن نشده بود!.....
محسن هم از دیدن هیکل وکون خوش فرم وقلنبه فریبا خوشش اومده بود .... ودرادامه حرفش گفت: یه دقه وایسا برم دستشوئی تمیزش کنم وبیام!....
وفریبا را بغل کرد ودر حالیکه کیرش به زیر شکم فریبا میخورد از لباش یه بوسه جانانه گرفت وبا کف دستش یکی هم زد رو لمبرسفید کون فریبا وگفت : فری جون این مامانیتوآمادش کن تا برگردم!.... چقدم خوش فرم وخوشگله!!.....
ومحسن از اتاق رفت طرف دستشوئی...... من هنوز شروع نکرده بودم .... وقتی رسیدم پشت کون پرستووکونشو نگاه کردم ، دیدم محسن راست میگه سوراخ خوشگل وپفکی کون پرستو جمع شده واینگار این نبوده که تا همین یه دقه پیش ، محسن کیر کلفتشو تا دسته چپونده بوده توش!!..... فقط دور وبرش کمی قرمز شده و کمی هم بعلت فشاروتلمبه زیاد آماس کرده وهنوز داشت باز وبسته میشد وخودشو جمع میکرد!!.... روی لمبر سفیدش هم جای سیلی دست محسن که یواش زده بود هنوز قرمز مونده بود!........
پرستو بلند شد وصورتشو آورد جلوم ویه لبم از هم گرفتیم!....
پرستو بهم گفت : امیر جون میشه توهم بری دنبال محسن دستشوئی؟!....... چون میخوام اول برات ساک بزنم!!...
دیدم راست میگه ... برا همین رفتم طرف در که برم دستشوئی وکیرموخوب واسش تمیز کنم وبرگردم ..... در اتاق که رسیدم محسن برگشته وخواست بیاد توکه یواش بهم گفت :امیر جون یه شیشه آب سرد از یخچال ببروخودتوباهاش بشور حال بیای!!..... ببین چی میشه !.... میشه چوب!.....
گفتم: ایول بابا !!.... خوب شد گفتی....... وقتی برگشتم تو اتاق ، پرستو و فریبا هردو داشتن بطور اشتراک واسه محسن ساک میزدن ومیخندیدن ، محسن هم یکدست به سر این میکشید یک دست به سر اون یکی وتشویقشون میکردکه اگه میتونند کیرشو بیشتر بکنن توحلقشون ! فریبا فقط لیس میزدو زبون میکشید رو کیر محسن گاهگداری هم نوک زبونشو میکرد توسوراخ کیر محسن وبا اون حال میکرد!.... ولی پرستو گاهاً با ولع تمام اونو تا اونجا که میتونست میکرد توحلقش ، شاید اینجوری میخواست برتری خودشو تواین کار به رخ فریبای تازه کار برسونه !... شاید!...
با وارد شدنم به اتاق ، پرستو کیرمحسنو که تو دهنش کرده بود در آورد وپاشد اومد طرف من ، دست منو گرفت و کنار محسن وفریبا ، نشست لبه تخت مقابل کیرم وشروع کردبه ساک زدن !.... چه باحال هم ساک میزد !... دیگه تو این کارحرفه ای شده بود!.... همینطور که کنار محسن وفریبا ایستاده بودم ویه دستم رو سر پرستوبود از بالا که نگاه به فریبا میکردم میدیدم سینه های لرزون اون خیلی خوشگل تر و خوش فرم تر از سینه های زنم پرستوئه ، ضمناً تو این مقایسه پوست فریبا کشیده تر وخوشرنگ تر از پوست اونه .... نگاه به روناهای خوش ترکیب اون که کردم دیدم این طوری که هر دو با یک ژست نشستن ودارن ساک میزنن رونای فریبا خوش تراش تر وکمی تپل ترن.... پوست کشیده شده رونای سفیدش برق میزد طوریکه منو تووسواس لیس زدن اونا انداخت!!..... این حس باعث شد کیرم بیشتر باد کنه !.... پرستو متوجه شد ولی فکر میکرد بخاطر ساک زدن اونه که بادکرده!!...... نمیدونست کیرم با دیدن پوست سفید رونای مرمرین فری جون داره بیشتر از حد معمول باد میکنه!!.... داشت آمپرم میرفت بالا برا همین ، و قبل ازاینکه به پرم رو فریبا ، پرستورا کشوندم اونور تخت تا دولا شه وبتونم سریع از کون بکنمش!.... پرستوهمینطورکه داشت خودشو کنار تخت آماده میکرد گفت : امیر جون خوب بود یه کم از این کرم بی حس کننده محسن میزدی بخودت تا بیشتر باهم حال کنیم؟!......
از پیشنهادش خوشم اومد ، کنار تختو که نگاه کردم ، دیدم غیر از کرم بی حس کننده یک قوطی وازلین هم هست!!.... پس درست فکر کرده بودم ، آقا محسن واسه گائیدن کون خوشگل زنم از وازلین هم استفاده میکنه تا کون پرستو بیشتر وراحت تر بتونه کیر کلفت اونو تو خودش جابده !.... وحال بیشتری با هم بکنن!...
کمی کرم بی حس کننده مالیدم به کیرم و واسه اینکه اثر کنه ، کمی وازلین هم مالوندم در سوراخ قرمز شده کون پرستو ، و شروع کردم با انگشتم اونو ماساژ دادن تا خوب نرم وآماده گائیدن شه ، هر چند محسن اینقده اونو گائیده بود وتلمبه زده بود که دیگه کونش همیشه آماده گائیدنه ، ولی خوب واسه اینکه بی حس کننده کار خودشو بکنه نرم نرمک اونو آماده میکردم....... حالا ماهیچه دور کونش یواش یواش داشت زیر انگشتم بازی میکرد!!.... سر انگشتمو که حدود یک بند میکردم تو ، باز وبسته شدن کونشو بهتر حس میکردم واز این کاربیشتر نئشه میشدم !!..... محسن راست میگفت هنوز کون پرستو تنگ تنکه!!..... داغی کونش هم بیشتراز قبل شده !..... این موت!... موت کردن!... کونش میرسوند که کونش کیر میخواد!.... وقتی صدای نفسای فشرده شده پرستو را شنیدم .... پیش خودم گفتم هیچی دیگه زن منم مثل منیر کونی!!...شده ببین کونش واسه کیر چه له لهی میزنه !!.....
در حالیکه ته دلم خوشحال بود از اینکه زنم دیگه راحت ترمیتونه بهر که دوست داره کون بده ومنم بهتر میتونم صحنه های کون دادن و مخصوصاً دمر خوابیدن شو زیر پای دوستام ، بیشتر ببینم وازگائیدنش حسابی حال کنم ولذت ببرم!!.... منتها تو این فکر بودم که یک کاری کنم پرستو توی خونه خودمون با دوستا خانوادگیم سکس کنه وجلوی من تو بغل اونا بخوابه!!.... نه جای دیگه !!.... مثلاً اگه قرار باشه فردا شب بره خونه محسن واونجا سکسشو با محسن داشته باشه ، دیگه نمیتونم از نزدیک اونو وکاراشونو ببینم !... من تموم این برنامه هارا واسه این چیدم که از نزدیک سکس اونو ببینم وصدای آه وناله اشو بشنفم!!.....................
صدای محسن که به فریبا میگفت : فری جون یه کم کون خوشگلتو بیاربالا... منو بخودم آورد...... اون داشت کوس وکون فریبا را لیس میزد!..........
این افکار باعث شد که حسابی شق کنم !... بی حس کننده هم اثرخودشو کرده بود و کون پرستو هم عالی چرب وآماده پذیرائی از کیرم شده بود!..... یه نگاه به محسن وفریبا کردم ببینم کجای کارن؟... فریبا این بار رفته بود بالای تخت رو تشک زانو زده ودولاشده بود وصورتشو تقریباً به تشک چسبونده بودوکون سفید وگردشو مقابل کیر کلفت محسن قمبل کرده بود .... بادیدن این صحنه پیش خودم گفتم محسن با این دسته بیلش همین امشب کون به این خوشگلیو جرش میده ونون منوآجر میکنه!..... چیکار میتونستم بکنم ؟......هیچی!! ....
سرمو برگردوندم تا بکار خودم برسم!.... واسه اطمینان بیشتر کمی تف سر کیرم مالیدم تا پرستو راحت تر باشه!... کمر کیرمو گرفتم وکله اشو گذاشتم در سوراخ کون پرستو.... چه داغ بود!.... همینطور که کونش باز وبسته میشد فشار دادم تو ، وچون میدونستم رونای پرستو به تخت چسبیده واگه فشاربیشتری بدم اون نمیتونه جلوتر بره ... با فشار دوم کیرمو بیشتر از ختنه گاه کردم تو..... صدای آخ .. پرستو بلندشد!.... ولی چیزی نگفت !.... از داغی توی کونش آتیش گرفتم ودرعین حال حظ کردم !.... نمیدونم چرااونشب گائیدنش برام اینقدر جالب بود !.... پرستو یک آخ کوچولوی دیگه هم گفت ویه تکون هم به کونش داد تا کیرم خوب جا گیر شه وبتونم بقیه اشو راحت تربفرستم تو!..... هنوز فشار بعدی را نداده بودم که شروع کرد کونشو عقب جلو کردن وکمی هم دایره وار چرخوندن وباناز وعشوه آه.. وناله کردن !... وسطای آه وناله اش شنیدم که یواش میگه زود باش دیگه همشو بده بره تو!... دلم داره ریسه میره!.... خوب گوش دادم ... درست شنیدم دوباره تکرارش کرد.... حالا صدای ... هن وهن وله له زدنشو هم خوب میشنیدم!.... خوب پس درست شده ؟!.... پس محسن از بس کونش گذاشته وبا اون کیر خرکیش گائیدتش که ته کونش واسه کیر ریسه میره!..... منم دیگه معطلش نکردم و محکم خودمو کوبندم به کونش ، چون کونش خوب چرب ولیز شده بود ضمن بلعیدن تمام کیرم صدای غرته گوزیدن کونش از کنار کیرم هم دراومد !!.... نزدیک بود از حال برم ... یکم سست شدم!.... حس میکنم در مقابل گوزیدن کون روی کیرم خیلی ضعیف هستم!!... چون خیلی زود شل وبی حس میشم!........ فکر کنم صداشو محسن وفریبا هم شنیدن!!.... نگاشون که کردم دیدم فریبا روش طرف پرستوئه وپرستو داره بهش لبخند میزنه!.... محسن هم با یک تبسم نگام میکرد!...
دو طرف کمر پرستو را محکم گرفتم وشروع کردم تلمبه زدن!.... چند تا که زدم پرستو سرشو برگردوند طرفم وگفت : امیر جون منکه تو بغلتم جائی نمیخوام برم که اینقده عجله میکنی !... خوب یه کم صبر کن !... بزار خوب تودلم جا وا کنه بعد شروع کن!...بزارمنم حال کنم!... حالا یه کم به چسب بهم وفشارم بده بخودت!.... خوب منم دوست دارم زیر پات حال کنم ولذت ببرم !!.... ببین محسن خان تو کارش چه آرومه وهیچ عجله ای نمیکنه !!..... درصورتیکه من زن تواًم نه اون!... اون باید تو کاراش عجله کنه که مبدا از دستش برم!... توچرا؟!.........
پرستو راست میگفت داشتم تو گائیدنش عجله میکردم!!....کمی کارتلنبه زدنو یواش کردم نمیخواستم بفهمه ... من واسه گائیدن فریبا عجله دارم تو که زنمی میتونم هر ساعتی که خواستم بکنمت ... اونه که ممکنه از دستم بره!!.... همینی که الان خودت گفتی!!!......
یه بار دیگه نگاهمودوختم به محسن که داشت با ولع تمام سوراخ کون برجسته وپفکی وگاهاً کوس کوچولو وسفید فریبا را لیس میزد..... واقعاً این مرد !! تو کار سکس با زنا ید طولائی داره وخوب میدونه چیکار کنه که طرفو راضی کنه واسه سکسی که دوست داره !!....
همینطور که آروم تلنبه میزدم وکارمحسنو با نگاه دنبال میکردم پیش خودم گفتم کاش میشد من و محسن باهم وبطور مشترک فریبا را میکردیم!.... هنوزاین فکرو تموم نکرده بودم که محسن سرشو چرخوند طرف من وپرستو وگفت: امیر جان میشه دنباله سکس با پرستو جون را بعداً ادامه بدی و.... حالا بیائی پیش من وفری جون؟!.....
قبل ازاینک من جوابی به محسن بدم پرستودر حالیکه کمی سرعت تکون دادن کونشو بیشتر کرده بود ، روشو طرف محسن کردوگفت: محسن جون بزار امیر کارشو بکنه !... آخه من الان تو اوجم ودوست دارم با آب امیر جون حال کنم!؟...........
محسن گفت : پرستو جون فدات شم یکم دندون رو جیگر بزار .... بزار امیر جون بیا د اینجا ، خودم هواتو دارم بعد میام پیشت وهرکاری که دوست داشتی برات انجام میدم!... اصلاً توهم بیا..... هر دوبا هم بیائید!!....
گفتم : پرستو جون .. چی میگی؟!..... اگه نریم یه وقت ممکنه محسن دلخور بشه؟!...
پرستو : گفت : نه ! میریم !.... حالا که قول بهم داده میریم!.....
پرستو کمی خودشو جلوکشوند ومنهم رفتم عقب تر وکشیدم بیرون..... دست پرستورا گرفتم وکمکش کردم تا سریع بلندشه.......
هرچند فاصله ای با محسن وفریبا نداشتیم ولی خوب باید به اونا نزدیکتر میشدیم..... تا ببینم محسن چیکار داره؟......
نویسنده:پرهام